۱۳۹۶ آبان ۱۸, پنجشنبه





 علیه نظام سرمایه داری و تمامی مصائب آن!

 بینادهای نظام بربریسم سرمایه داری بر پایه تولید کالائی و فروش نیروی کار و استثمار بنا نهاده شده است. طبقه ما بجز نیروی کارش، که خالق تمامی ثروتهای اجتماعی بوده و خود بی بهره از آن است، چیزی برای از دست دادن ندارد. تنها راه گسستن پرولتاریا از زنجیرهای اسارتبار استثمار، سازماندهی و جنگ طبقاتی در جهت نابودی سیستم سرمایه داری میباشد. طبقات حاکم بورژوازی با توسل به ترفند ها و راه کارهای گوناگون میکوشند تا ضمن جاوادنه نگهداشتن نظم ارتجاعی کهن، پرولتاریا را با ایجاد موانع از رسیدن به جامعه کمونیستی بازدارند. احزاب چپ و راست بورژوائی به عنوان پیاده نظام نظم موجود، برای به بیراهه کشاندن مبارزه طبقاتی، آگاهانه این توهم را جار میزنند:" در کشور های خاورمیانه مشکل و تضاد اصلی توده های استثمار شونده با رژیم های استبدادی حاکم است و مردم خواهان "دمکراسی" هستند". آنان این اصل تخطی ناپذیر جامعه طبقاتی را آگاهانه انکار میکنند که تضاد اساسی استثمار شوندگاه با نظام طبقاتی سرمایه داری سیاسی حاکم است که قدرت را در دست دارد. 

بنابراین جنگ، بحران، تحریم، و هر فاجعۀ طبیعی و زیست محیطی دیگری که در این سیستم ضد انسانی بوقوع بپیوندد، اولین و بیشترین قربانیانش از طبقه ما یعنی کارگران و تهیدستان خواهند بود. بورژوازی با دستگاهای تبلیغاتی عریض و طویل و مسمومش، با زرادخانه های نظامی کشتار جمعی اش و هزاران ابزار سرکوب و تحمیق دیگر، هر روز به بهانه ای از استثمار شوندگان قربانی میگیرد. یک روز به بهانه بحران اقتصادی و صرفه جوئی، ریاضت کشی اقتصادی و ضد انسانی را بر طبقه مان تحمیل میکند. دور دیگر، برای ارضای سیری ناپذیر سیاست های جنگ افروزانه کثیف و امپریالیستی اش، تحریم و جنگ را که تنها گزینۀ ممکن برای بقای نظام سرمایه داری امپریالیستی است تحت عناوین مختلف به طبقه ما تحمیل میکند.

این دایره تسلسل به نظم کهن موجود گره خورده و همچنان به حیات خود ادامه میدهد. نظام سرمایه داری در اواخر قرن نوزدهم وارد مرحله جدیدی از حیات خود شده است. این دوران مصادف است با وقوع بحرانها، جنگها، چالش های عظیم اقتصادی و اجتماعی گسترده که با ورود به این مرحله، انحطاط و زوال نظام سرمایه داری تسریع شد. خصلت نمای این دوران، تمرکز عالی سرمایه و تسلط بی چون چرای انحصارات، نقش سرمایه مالی، اشکال مختلف صدور سرمایه، تقسیم کار امپریالیستی سرمایه داری، باز تقسیم اقتصادی و ارضی بین المللی، ایجاد حوزه های جدید انباشت سرمایه و استثمار وسیع نیروی کار ارزان کشورها میباشد. به بیان شفاف و دقیق تر کلمه این دوران مرحله تکامل سرمایه داری امپریالیستی محسوب میشود.  
طبقه کارگر ایران بمثابه جزئی از پرولتاریای بین المللی با مسلح شدن به آگاهی طبقاتی انقلابی و رهائی بخش مارکسیسم، میتواند نقش تاریخی خود را در اوضاع جاری بدرستی ایفا کند. برغم نبود یک حزب جهانی پرولتری انقلابی، ما نباید از پذیرفتن وظایف بزرگ تاریخی، ترس و واهمه ای به خود راه بدهیم، هر چند ما در لحظه حاضر از نظر کمی ضعیف هستیم. اما در دل حوادث تاریخی و در کوران حاد مبارزه طبقاتی آبدیده میشویم و گام هایمان را محکم تر و استوارتر برای یک مبارزه متحد و بین المللی بر خواهیم داشت. نابودی نظم کهن سرمایه داری غرق در بحران، در گرو متحد شدن یک طبقه کارگر انترناسیونالیست برای برپائی جامعه ای کمونیستی میباشد. علیه نظام سرمایه داری و تمامی دولتهای مرتجع حاکم بورژوائی، برای بر پا ساختن جنگ طبقه علیه طبقه.

هیچ نظری موجود نیست: