۱۳۹۸ اردیبهشت ۲۳, دوشنبه





کاپیتالیسم یعنی توحش و توحش یعنی جنگ، 

هیچ جنگی مشروع نیست! بجز جنگ طبقاتی پرولتاریا

آیا امریکا به ایران حمله خواهد کرد؟
بار دیگر جامعه در برابر یک پرسش مهم قرار گرفته است.آیا ایالات متحده امریکا به ایران حمله خواهد کرد؟ ژورنالیستها و تئوریسین های جامعه بورژوا هرکدام از منظری به این رویداد مهم نگریسته اند. دستگاه سهمگین تبلیغاتی امپریالیسم امریکا، وسیعاً مشغول آماده سازی افکار عمومی برای وارد کردن شوک و مرعوب نمودن جامعه است. اخبارموجود بر این مدعا تاکید دارد، حضور و آرایش نظامی مخوف امپریالیسم آمریکا در دریا، زمین، هوا، کنترل و استقرار رفت وآمد نظامی در منطقه خلیج. همه حکایت از این دارد که عملیات آماده سازی در جریان میباشد. در همین حال امریکا برنامه های سختگیرانه که حاوی تحریم های اقتصادی است را یکی پس از دیگری به اجرا میگذارد. پیش از این در پی تحریم سپاه پاسداران رژیم، خامنه ای؛ اعلام کرد که نیروهای نظامی تحت امر وی باید در مقابل دشمن " آرایش نطامی بگیرند". دولت امریکا این چنین وانمود کرده و میگوید:
این تمهیدات برای جلوگیری از ادامه فعالیت های هسته ای رژیم میباشد. و در همین رابطه در سال  ٢٠١۸ بیانیه ١٢ ماده ای را صادر کرد که اولین پیشرط برای مذکراه پذیرفتن آنها از سوی رژیم سرمایه اسلامی در ایران است. شایان ذکر است که در پی صدور این بیانیه از سوی سران رژیم مانند همیشه واکنش ها و مواضع ضد و نقیضی را در بر داشته است. از لاف و گزاف پوچ و سخیفانه، تا "کرنش ذلت مندانه " . و این همه در حالیست، که موجی از نگرانی جامعه را در برگرفته است. همزمان با طرح استراتژی جنگی جدید دولت ترامپ در منطقه، تهدیدات دیپلماتیک نسبت به رژیم، لحن تند تری به خود می گیرد. از سوی مقامات امریکائی، دولت ایران بعنوان یکی ازعوامل مهم نا امنی در منطقه معرفی می گردد. بیش از چهار دهه جنگ سرد میان رهبران واشنگتن و ایران،بحران فی مابین با لشکر کشی امریکا به منطقه خلیج وارد مرحله حادتری میشود.


استراتژی امریکا در منطقه
ازسال  ١۹۴٠تا کنون مفاهیمی مانند بحران،خطر فوری، تهدیدات علیه امنیت ملی و علیه منافع حیاتی امپریالیسم آمریکا همگی جزء لاینفک سیاست خارجی آمریکا هستند. این مفاهیم به بسیج افکار عمومی که در ابتدا علیه جنگ بود کمک کرد و مهمتر ازآن به کنگره امریکا اجازه داد تا بودجه هنگفتی را تحت عنوان دفاع از امنیت ملی در اختیاردولت بگذارد.در چنین شرایطی دیگر کسی با واقعیت کاری ندارد. تاریخاً سیاست روتین روسای امریکا مبتنی بر مبالغه در مورد رویداد های خارجی استوار بوده است. یکی از جلوهای مهم این سیاست، نظریه معروف ترومن می باشد،مبالغه حساب شده از واقعیات و حتی گاهی وارونه جلوه دادن آن، روش معمول سیاست خارجی امریکا بوده و هست.بطور مثال ترومن بحران یونان و ترکیه را تهدید آمیز ترین تحریکات برای صلح جهانی وانمود میکرد