۱۳۹۶ شهریور ۸, چهارشنبه






مارکس بيش از هر چيز ديگر يک انقلابى بود. مأموريت واقعيش در زندگى اين بود که از هر طريق به سرنگون کردن جامعه سرمايه‌دارى و نهادهاى دولتى مخلوقش مدد برساند، به آزادى و رهايى پرولتاريا کمک برساند، که او خود اولين بانى وقوفش بر وضعيت و نيازهايش، و آگاهيش بر شرايط رهاييش بود.

فقط دو دقيقه او را تنها گذاشته بوديم، همينکه به اتاق آمديم، ديديم که آرام روى صندلى خوابيده است - اما اين بار براى هميشه.
مرگ اين مرد چنان ضايعه‌اى براى پرولتارياى رزمنده اروپا و امريکا و براى تاريخ علوم است که ابعادش غير قابل اندازه‌گيرى است. جاى خالى‌اى که با رفتن اين روح پُر عظمت بوجود آمده است بزودى زود همه جا احساس خواهد شد.


۱۳۹۶ مرداد ۲۶, پنجشنبه




انسان، تنها از راه آگاهی می تواند به شأن سزاوارش دست یابد. « کارل مارکس »

اصطلاح لاتینی وجود دارد بنام herding behaviour که رفتار گله وار، یا توده وار معنی میدهد، که چگونه افراد در یک گروه می توانند رفتاری هماهنگ را بدون هدف مشخصی انجام دهند. این اصطلاع بدرستی رفتار حیوانات در گله، رمه و اوج حماقت های انسانی را مثل رای دادن به قانونیت بخشیدن استثمارگران در استثمارشان ترسیم میکند.
 

۱۳۹۶ مرداد ۲۴, سه‌شنبه





صفحاتی در تاریخ مبارزه طبقاتی پرولتاریا وجود دارد که توصیف نا پذیرند، مانند حمایت های بی نظیر انگلس یار،
رفیق و همرزم انقلابی از کارل مارکس. براستی اگر بگویم این حمایت ها در گسترش اندیشه های مارکسیسم و سوسیالیسم علمی توسط انگلس نقش بسزائی در تاریخ جنبش بین المللی کارگری ایفا نموده است اغراق نیست.
پس از انتشار نخستین جلد کتاب «سرمایه» در سال ۱۸۶۷، این انگلس بود که با دادن آگهی‌های تبلیغاتی در روزنامه‌های گوناگون، تلاش کرد توجه محافل روشنفکری را به این اثر مارکس جلب کند. وی در سال ۱۸۶۹ سهم خود را از کارخانۀ پدری فروخت تا به عنوان مردی مرفه در نزدیکی منزل مارکس در لندن اقامت گزیند و یکسره به کارهای نگارشی و پژوهشی بپردازد. در سال‌های پس از آن بیش از ۶۰ مقاله در مجله‌ی انگلیسی‌«پال مال» درباره‌ی جنگ میان فرانسه و آلمان نوشت.









گرگ زاده گرگ شود!
دفاع از اعدام های جنون آمیز سال ٦٧ در واکنش به فایل صوتی منتظری نایب ولایت فقیه ارتجاع اسلامی سرمایه در ایران! 
بنا به گزارش رسانه های جریان اصلی حاکم، در واکنش به انتشار فایل صوتی منتظری که پیش تر از سوی خمینی جلاد به عنوان نایب ولایت فقیه ارتجاع سرمایه در ایران برگزیده شده بود، پیرامون کشتار جمعی زندانیان سیاسی در سال ٦٧ ، تعدادی از سران و نزدیکان شخص خمینی از جمله علی خمینی، نوه او، محسن رضایی و حسین موسوی تبریزی ضمن اعتراض به پخش فایل صوتی مزبور از اعدام های سال ٦٧ دفاع کرده اند. ( شنبه ٢٣ مرداد روزنامه جمهوری اسلامی )
علی خمینی در سخنان خود «ماجرای» سال ۶۷ را «حاصل مدیریت» خمینی دانسته و گفته است: «چرا معاندان نظام چشم خود را به روی جنایات بی‌شمار منافقین بسته‌اند و صرفا اعدام تعدادی از آنها را جنایت می‌دانند؟» نوه خمینی اضافه کرد: «ناجوانمردانه است اگر نظام را متهم بکنیم که چرا تند با منافقین برخورد کرده است.»

۱۳۹۶ مرداد ۱۵, یکشنبه






 5 اوت ۱۸۹۵  بمناسبت سالگشت فردریش انگلس!

 فریدریش انگلس در ۲۸ نوامبر ۱۸۲۰ در شهر ووپرتال آلمان چشم بدنیا گشود. نظریه پرداز و پراتیسین انقلابی کمونیست، یار، رفیق و همرزم  کارل مارکس است. او به‌همراه کارل مارکس «مانیفست حزب کمونیست» و آثار بیشمار تئوریک دیگری نوشته است. آثار تئوریک او و کارل مارکس جزء اوّلین آثار تئوری کمونیستی میباشند. انگلس دوش‌به‌ دوش کارل مارکس، برای پایه گذاری تئوری سوسیالیسم علمی، تدوین برنامه مبارزاتی پرولتاریا و ایجاد حزب طبقه کارگر، پیگیرانه تلاش و شرکت فعال کرد. این نظریه پرداز بزرگ و انقلابی کمونیست، پس از چندین دهه تلاش خستگی ناپذیر در راستای گسترش آگاهی طبقاتی و عمل انقلابی پرولتاریا، سرانجام قلب صمیمی و مهربانش در  ۵ اوت ۱۸۹۵ در شهر لندن برای همیشه باز ایستاد.

مارکسیسم بازتاب آگاه روند دگرگونی انقلابی نظام سرمایه داری به کمونیسم و نیز عمل سیاسی استوار بر این بینش است. این بازتاب برای نخستین بار توسط مارکس و رفیق همرزمش انگلس، با ارتقای کمونیسم به دانش تحقق می یابد. از اینرو کمونیسم مارکسی دانشی است تجربی- انتقادی استوار بر تجارب تاریخی که به ابزار عمل آگاهی انقلابی تبدیل میشود. در یک کلام، نقد عمیقی است بر نظم و مناسبات موجود در جهت دگرگونی بنیادین آن و دخالت در این دگرگونی شگرف

۱۳۹۶ مرداد ۱۴, شنبه





کمونیسم نه از اصول، بلکه از واقعیات منشاء میگیرد. کمونیسم آئین نیست، جنبش است. « فردریش انگلس»




مفهوم آگاهی در آراء مارکس، ماتریالیست های بورژوائی آگاهی را همچون یک پدیده فردی مشاهده می نمودند که از برخورد درک حسی، عوامل فیزیکی و عوامل متابولیک ( مثلاً رژیم غذائی) بر فیزیولوژی وجود بشری منفرد حاصل میشود. لیکن مارکس به این راز پی برد که آگاهی، در وهلۀ نخست، نه یک مورد مربوط به فیزیولوژی، بلکه یک پدیدۀ اجتماعی و تاریخی است، و گوناگونی های آگاهی با تفاوتهای اجتماعی بخصوص موقعیت طبقاتی در جامعه مرتبط است. ماتریالیسم مارکس نه از هستی انسان های منفرد بورژوازی، بل از هستی اجتماعی طبقات و روابط اجتماعی آغاز میگردد: مجموع این روابط تولیدی، ساختار اقتصادی جامعه را بنیان می نهد بنیان واقعی... که با اشکال معین آگاهی اجتماعی مطابقت دارد... این شعور انسان نیست که هستی شان تعیین میکند بلکه بر عکس، این هستی اجتماعی شان است که شعورشان را تعیین میکند. ( مارکس مقدمه ای بر نقد اقتصاد سیاسی) 

۱۳۹۶ مرداد ۱۳, جمعه






بیچاره ملتی که " مفاخر ملی اش" میشود یک نژاد پرست و زن ستیز، بنام "حکیم ابوالقاسم فردوسی"

بت و اسطوره های کاذب ساخته شده توسط طبقات حاکم و توده های متوهم، همواره حربه ی است سرکوبگرانه  در جهت تعمیق، تهیج احساسات ناسیونالیستی، شووینیستی و نژاد پرستانه،  بویژه  به هنگام وقوع جنگها و شورش های اجتماعی در درون جامعه. ذهن علیل شووینیسم ایرانی، تلاش دارد تا ضمن پُز دادن به ایرانی بودن خود، آنرا بر فرق سر هر محالفی فرود آورده و حساب خود را با دیگران تسویه کند.


شوونیسم ایرانی در حالت شوریدگی و تهیج کاذب، از سنگوارها و خرابه های پاسارگاد قبله میسازد و در ویرانه های آن مراسم سیزده به در برگزار میکند. از مرده ها اسطوره و بت میسازد و آنان را برای بقا و اقتدار شکوه ملی خود می پرستد. شوونیسم ایرانی تخدیر کننده است؛ در خارج از مرزهای ملی، شوونیست ها دچار توهم آریازدگی می‌شوند، انگاری به یکی از توابع تحت امر ایرانیان جلوس کرده اند. خود را نماینده ۲۵۰۰ سال تاریخ و امپراطوری با شکوه پارسی تصور می‌کند، ملیت و زبان خود را پارسی معرفی می‌کند. در مورد جایگاه اجتماعی خود هم بشدت متوهم است.