۱۴۰۱ مهر ۳۰, شنبه
۱۴۰۱ مهر ۲۰, چهارشنبه
"سوسیالیست ها، کمونیست های" دروغین، علاقه وافری دارند که بخاطر منافع آنی، فرقه ای و بورژوائی خویش، با سر دادن شعارهای عوام فریبانه و پوپولیستی، خود را در جنبش های فراطبقاتی و غیر پرولتری مستحیل کنند.
آنها به ویژه در بحرانها و تلاطمات حاد سیاسی در جامعه؛ چنین استدلال میکند، که اگر در باره کمونیزم، سوسیالیزم، دیکتاتوری پرولتاریا،( نه دیکتاتوری حزبی، همان فاجعه ای که بر سر طبقه کارگر در روسیه آمد که استالینیزم بمثابه گور کن انقلاب شکوهمند اکتبر عمل کرد و دیکتاتوری حزبی را جایگزین قدرت شورائی طبقه کارگر کرد.) صحبت کنیم، تودهها "رم" میکنند. از این دست جعلیات و گفتار سخیف کم نیست.
ما به کودکان، دختران، پسران و نوه هایمان؛ «جهانی بهتر» بدهکاریم! دنیائی فارغ از هر گونه تبعیض جنسیتی، بردگی و استثمار.
نبرد و مقاومت ادامه دارد! شورش جاری در خیابان پر از لحظات شگفت انگیزی است که بر شمردن هر کدام از آنها نیازمند به ساعت ها وقت و نوشتار است. اما لحظاتی شکوهمند وجود دارد که نمیشود بسادگی از کنار آنها عبور کرد.
این خیزش بدرستی نمایشگر بروز عواطف، احساسات و همبستگی عمیق انسانی را در جان بخشی به خیابان به تصویر میکشد.
هنگامی که زن مسنی خود را سپر انسانی جوانی میکند و یا خانم بارداری تلاش میکند تا دختری را از چنگال وحوش رژیم سرمایه اسلامی نژاد دهد. و یا در صحنه شورانگیز دیگری، جوانی که خود را سپر دختر دانش آموزی میکند تا اسیر دستان بیرحم قلاده پاره کرده های بسیجی نشود. اینها گوشه های درخشان و عمیق انسانی است که زبان از بیان شان عاجز است
از بدو بقدرت رسیدن طبقه حاکم سرمایه اسلامی در ایران، آکنده از خون بوده است. این رژیم با خون بنا گردید و با خون نیز خواهد رفت!
قبل از هر چیز مایلم تا با ادای احترام به یاد تمامی جنابختگان شورش جسورانه جوانان مبارزه که رعشه مرگ بر اندام ارتجاع حاکم انداخته است درود بفرستیم. و به یاد آوریم، تمامی جانهای شیفته ای که درطی این ۴۳ سرکوب و کشتار سیستماتیک توسط یکی از دنده ترین رژیم های فوق ارتجاعی تاریخ یکصد سال اخیر سیستم سرمایه داری جان باختند، گفتار خود را آغاز کنیم.
در پی شورشهای اجتماعی جاری در ایران و داغ شدن بحث در محافل ژورنالیستی به ویژه رسانه های فارسی زبان در باره قتل های عمد دولتی و به گلوله بستن معترضین در خیابان.
هنگامه بیداری، خروشیدن و پیشقراولی طبقه کاگر در جامعه است تا با اعتصابات شکوهمندش چرخه تولید، استثمار، ستم و سرکوب را از کار بی اندازد
.
تا بوده جامعه ایران به دلایل تاریخی و فرهنگی هماره بد را با بد مقایسه کرده است، (به جز مقاطعی کوتاه در تاریخ ایران) چرا که تجربه تاریخی مثبتی را توشه راه خود ندارد تا بدان مراجعه نماید. و بدین خاطر است.
که همواره از چاله در میآید و می افتد توی چاه. و یا در بهترین حالت به تئوری عقب مانده، میان " بد و بدتر" پناه میبرده است
سوسیالیسم محافظه کار یا بورژوائی
!
بخشی از بورژوازی مایل است دردهای اجتماعی را درمان کند تا بقاء جامعه بورژوازی را تامین نماید. اقتصادیون، نوعپروران، انساندوستان، مصلحین وضع طبقه کارگر، بانیان جمعیت های خیریه، اعضاء انجمن های حمایت از حیوانات، موسسین مجامع مسکرات و اصلاح طلبان خرده پا از همه رنگ و همه قماش، به این دسته تعلق دارند. این سوسیالیسم بورژوا حتی بصورت سیستم تمام و کمالی در می آید.
فراخوان رفراندوم؛ آری یا نه؛ به حکام جنایتکار سرمایه اسلامی؛ یک شیادی و فریب بزرگ است!
مردم از جمهوری اسلامی و تمامی متعلقاتش عبور کرده اند. در حالی که مردم خواهان نابودی کلیت این رژیم هستند، طرح شعار رفراندوم با هر انگیزه ای، یک عوام فریبی بزرگ است. در دوران زوال سرمايه داری و آنهم در زیر سایه چکمه های خونین جمهوری اسلامی سرمایه؛ رفراندوم، پارلمان و انتخابات چيزی جز تغييری ظاهری و مشروعیت بخشیدن به سرکوب، کشتار و استثمار نيست
بهترین دفاع در برابر دشمن حمله است!!!
خشونت محصول جامعه طبقاتی است و رادیکال ترین نوع مبارزه اجتماعی مبارزه با خشونت است.
جمهوری اسلامی بر شطی از خون انسانها بنا شده است، بین توده های ستمدیده با مدافعین ددمنش هار سرمایه اسلامی دره ای عمیق از خون وجود دارد!!!
"
علی خامنه ای"، این تفاله، جرثومه تحجّر، تباهی و متعلق به پس مانده های میراث قرون وسطا، با گذشت شانزده روز از اعتراضات خونبار؛ از سوراخش بیرون آمد و دوباره دست به هرزه درائی زد و با وقاهت منحصر بفرد تلاش کرد تا قیام سرتاسری جاری را کم اهمیت و بی ارزش جلوه دهد.
تنها با نبرد و مقاومت است که میتوان سلطه ضد بشری و سرکوبهای سیستماتیک وحوش سرمایه اسلامی را به عقب راند و راه را برای اعتراضات وسیع تر اجتماعی- طبقاتی هموار نمود.
زنان و مردان قیام کننده ، کارگران و جوانان مبارز؛ منتظر فرامین متفرعنانه احزاب و سازمانهای موجود نمانید، خودتان سریعاً اقدام به ایجاد محافل عمل مستقیم مانند، هیت های نمایندگی، کمیته های کارگری و شورایی در هر کارگاه و کارخانه دست بکار شوید. زیرا تشکل های نامبرده برای رهبری و هدایت امر قیام و به طبع آن انقلاب ضروری و از مبرمیت ویژه ای برخوردار است.
نکاتی پیرامون اعتراضات جاری،
جوانان مبارز و رزمنده، مردم آزادیخواه، فریب حمایت های دروغین و آبکی سلبریتی ها و فوتبالیستهای درپیتی تیم جمهوری اسلامی را نمیخورند.
هیچکدام از آنها تعلق خاطری بشما که با قیام خونین تان زمین را زیر پای رژیم هار و ددمنش جمهوری اسلامی داغ کرده اید و جسورانه سینه های مالامال از شور به رهائی از یوغ بردگی و استثمار همگان را متحیر کرده اید، ندارند. فوتبالیست های درپیتی جمهوری اسلامی؛ سالوسانه برای جلوگیری از ریزش طرفداران شان در استاد یوم ها بطور حساب شده ای، ادعای حمایت از مبارزات جسورانه شما میکنند