۱۳۹۹ فروردین ۳۱, یکشنبه








از سرتا پای نظام بربریت سرمایه داری خون، کثافت و لجن می بارد. سرمایه داری تنها به سود می اندیشد.
کل سیاره زمین و بشریت از دست سیستم سرمایه داری منحط، بیماراند و ویروس کرونا چیزی جز
آخرین تجلی نامیمون آن نیست.

سرمایه داری منشا تمامی بدبختی ها و مشقات نه تنها طبقه کارگر، بلکه کل بشرت است.

همه گیری ویروس کرونا در سراسر جهان تاکنون موجب مرگ هزاران نفر گردیده و همچنان در حال گسترش و قربانیان دیگری را به کام مرگ میکشاند. در کلیه کشورها توسط طبقات حاکم سرمایه حالت فوق العاده، " قرانطینه" اعلام نموده اند. بیمارستانها مملو از بیمارانی هستند که بخشاً در وضعیت وخامت باری بسر میبرند. کلیه بیمارستانها با کمبود شدید تجهیزات پزشکی روبرو هستند. در برخی از کشورها نظیر ایتالیا، وضعیت جنگی اعلام شده است. و این همه در حالیست، که شواهد موجود نشان میدهد در جائیکه برای اولین بار ویروس کرونا توسط پزشکان در چین کشف و فاش گردید، طبقه حاکم سفاک چین بدلیل حقظ موقعیت سیاسی- اقتصادی و موقعیت ویژه ایکه در اقتصاد جهان ایفا میکند، بلافاصله با ارعاب و تهدید به سرکوب پزشکان مربوطه پرداخت.


۱۳۹۸ اسفند ۲۵, یکشنبه






بربریت حاکم اسلامی سرمایه در منتهی عجز و ناتوانی در سراسر ایران  حکومت نظامی بر قرار نموده است.


رژیم بربرمنش اسلامی سرمایه با دست آویز قرار دادن مبارزه علیه کرونا در تمامی شهرهای ایران حکومت نظامی بر قرار نموده است. این در حالی است که شیوع و گسترش ویروس کرونا سرتاسر ایران را در بر گرفته و روزانه دهها تن کشته میشوند. و حکام ددمنش اسلامی سرمایه از بیم خیزش و شورش اجتماعی گرسنگان، در منتهی عجز و ناتوانی دست به چنین اقدام جنون آمیزی زده است. مسئول مستقیم تمامی فجایع در طی این چهار دهه، سیستم بشر ستیز سرمایه داری و طبقه حاکم فوق ارتجاعی در ایران است.


نبرد و مقاومت ادامه دارد، زنده باد مبارزه طبقاتی، کمونیزم یا بربریت!!!

۱۳۹۸ اسفند ۲۱, چهارشنبه






مارکسیسم یک نقد عمیق و رادیکال از جامعه و مناسبات استثمارگرانه کاپیتالیستی است
!!!


برخی ها با سماجت احمقانه ای؛ امروزه مارکسیسم را منسوخ میدانند. آنان عدم تحقق انقلاب کارگری در جوامع غربی را گواه بی اعتبار بودن نظریات مارکس میدانند. برای آنان مارکسیسم به سده گذشته تعلق داشت چرا که از نقطه نظر آنان طبقه کارگر، این عامل بالقوه تحقق انقلاب سوسیالیستی، در این جوامع چنان دست خوش تغییرات شده که آن رسالتی که مارکس برای آنها قائل شده بود دیگر امروز مصداق ندارد. این به هیچ وجه یک نظریه جدیدی نیست و قدمتش به قدمت خود مارکسیسم میرسد. 

۱۳۹۸ بهمن ۳۰, چهارشنبه






در عصر زوال و گندیدگی نظام سرمایه داری امپریالیستی؛ انتخابات و پارلمانتاریسم، یک نهاد کهنه شده و ارتجاعی است و تحت هیچ شرایطی در یک برنامه کمونیستی جائی ندارد!




طرح شعار" تحریم" انتخابات خود نوعی تائید سیستم موجود است!
طیف تحریم کنندگان، بر این باور سخیف پای می فشارند؛ که بدلیل نبود "دمکراسی و غیر دمکراتیک" بودن حکومت در جامعه از شرکت در انتخابات سر باز می زنند. که خود اتخاذ روش "تحریم" هم عملاً برسمیت شناختن انتخابات است. زیرا آنان از نخستین سازمانها و احزابی هستند که به کارزار تبلیغاتی با اهداف متفاوت وارد میشوند و با "بحث دمکراسی پارلمانی" و مسئله قدرت از طروق مختلف طرح اهداف سیاسی و طبقاتی خود را مطرح میکنند. از اپوزیسیون دولتی، ملی- مذهبی تا سازمان اکثریت، حزب "کمونیست کارگری" و دیگر احزاب چپی، و جریانات بورژوائی راست همه آنان در یک نقطه نانوشته مشترک و سهیم اند و آن چیزی نیست جز تمسک جستن به انتخابات و تابع ساختن تحولات سیاسی- اقتصادی از مجاری پرداختن به انتخابات در ادوار مختلف.



۱۳۹۸ بهمن ۲۸, دوشنبه







تأملی بر انتخابات در جامعه سرمایه داری!
در جامعه سرمایه داری، بورژوازی هر چند سال یکبار این فرصت را به پرولتاریا میدهد تا سرکوبگران خود را انتخاب کنند!


در ارتباط با انتخابات در جامعه سرمایه داری، ماخذ کلیه جریانات سیاسی موجود برای توضیح تحولات سیاسی و کشمکش های جاری بین احزاب و باند های حکومتی مبتنی است بر انتخابات. در جامعه ایران آنها کلیه تحولات را از دریچه انتخابات و دمکراسی پارلمانی مورد بررسی قرار میدهند. با نیم نگاهی به برگزاری هر انتخاباتی در کشورهای مختلف جهان، قبل از اینکه طبقات حاکم تنور انتخابات را داغ نگهدارند، احزاب سیاسی اعم از چپ و راست، اولترا چپ، از هر گرایشی، از طیف تحریم کنندگان گرفته تا موافقین انتخابات، تئوری وجود ی همگی آنها بر یک عمل مشترک ارتجاعی استوار است. کلیه گرایشات مذبور بر این باورند که بدلیل نبود "دمکراسی و غیر دمکراتیک" بودن حکومت در جامعه از شرکت در انتخابات سر باز می زنند. که خود اتخاذ روش "تحریم" هم عملاً برسمیت شناختن انتخابات است. زیرا آنان از نخستین سازمانها و احزابی هستند که به کارزار تبلیغاتی با اهداف متفاوت وارد میشوند و با بحث دمکراسی پارلمانی و مسئله قدرت از طروق مختلف طرح اهداف سیاسی و طبقاتی خود را مطرح میکنند. از اپوزیسیون دولتی ملی مذهبی تا سازمان اکثریت، حزب "کمونیست کارگری" و دیگر احزاب چپی، و جریانات بورژوائی راست همه آنان در یک نقطه نانوشته مشترک و سهیم اند و آن چیزی نیست جز تمسک به انتخابات و تابع ساختن تحولات سیاسی- اقتصادی از مجاری پرداختن به انتخابات در ادوار مختلف.


۱۳۹۸ بهمن ۲۷, یکشنبه







کودکان کار یکی از قربانیان اصلی نظم بشر ستیزانه کاپیتالیستی هستند!


یکی دیگر از کودکان کار و استثمار در استان یزد قربانی حمله سگ‌های وحشی شد!

کاپیتالیسم بر تلی از اجساد و خاکستر میلیونی بشریت بویژه طبقه کارگر و مردم ستمدیده جهان بنا شده است


کودکان کار مانند بسیاری از تودههای استثمار شونده هر روزه قربانی مطامع کثیف سیستم سرمایه داری میشوند ، سیستمی که بر اساس، سود، ارزش اضافه و انباشت سرمایه بنا شده است، آنها یعنی استثمار شوندگان یا در جنگهایی که توسط امپریالیستها بر پا میدارند کشته میشوند. و یا از طروق دیگری قربانی نظم بشر ستیزانه سیستم سرمایه داری میگردند.


۱۳۹۸ بهمن ۲۳, چهارشنبه







پوپولیسم، ساده سازی، گمراهه و انکار حقایق مادی در جامعه است
.

آن مسلک ماترياليستی که آدميان را محصول اوضاع و احوال و تربيت ميداند و معتقد است که برای تغيير آدميان بايد اوضاع و احوال و تربيت را تغيير داد فراموش ميکند که اوضاع دقيقا به دست آدميان تغيير مييابد و اين خودِ مربّی است که نياز به تربيت دارد. «مارکس»


نیاز نیست تا برای تحریف تاریخ دست به سفسطه گری زد و ردای فرشته بر تن خویش و دیگرانی کرد، که در رواج، سرکوب، استثمار، واپسگرایی و به تباهی کشاندن جامعه عصر خویش نقش مهمی ایفا کرده اند. باید افکار منحط، ضد انقلابی و پوسیده آنها را بی محابا به دست نقد بیرحمانه ماتریالیستی تاریخ سپرد. واین فرجام زشت و نامیمونی کسانی است که نمیخواهند درست بیندیشیند و از آن مهمتر نمی خواهند راست بگویند و در بند سیاست های ضد انقلابی، رفرمیستی، فرقه ای و مصلحت جویی گرفتارند. درهم گوئی، تناقضگویی، دروغگویی و تحریف، اجزاء لایتجزائی سیستمی هستند که میخواهد نادرست را درست جلوه دهد.



۱۳۹۸ بهمن ۲۲, سه‌شنبه





فاشیست ها دوباره سر از فاضلاب های متعفن و تاریک تاریخ بیرون جهیدند و فاجعه آفریدند. 



صبح پنجشنبه بیستم فوریه، در یک حمله جنون آمیز با سلاح های خودکار، در دو قهوه ‌خانه در شهر هاناو و محله "کسل‌اشتاد آلمان تا کنون ۹ نفر کشته و دهها تن زخمی شدند. که بنا بر برآوردهای اولیه دولتی (قوه قضاییه آلمان) حمله و کشتار فوق الذکر دارای انگیزه های نژاد پرستانه بوده است.

برای طبقه کارگر ضرورت مبرم ایجاب میکند تا با قدرت در برابر ظهور و جست و خیز دیوان وار فاشیست ها و حملات آنها مقاومت کند.

۱۳۹۸ بهمن ۲۱, دوشنبه







تجربه ای خونبار از گذشته درسهایی برای امروز!
این روزها مصادف است با چهل و یکمین سالگرد جنبش سال۵۷ ، فی البداهه این موضوع موجب شد تا مجدّداً به درسهای تاریخی وگوشه هایی از وقایع مهم و عبرت آموز این جنبش را مرور کنیم.











میگویند: نه بخند نه اشک بریز نه محکوم کن بلکه مسائل را دریاب!

آيا قدرت گیری طبقه حاکم سرمایه اسلامی و در رأس آن "خميني" در سال ۵۷ ، مستقيماً بر تسخير انقلابي و ابتكار عمل مستقيم تودهھاي مردم در پائين متكي بود؟ اين چه مبارزه ي طبقاتي است كه جھت عيني ھر اقدام آن و به زعم روحانيتي كه پايگاه طبقاتي اش بورژوازي ھست به جاي آنكه عليه مكانيزم دولتي سلطه ي طبقاتي باشد، عليه مبارزات حقيقي طبقات استثمار شونده و زير سلطه است، به جاي آنكه عليه ماشين دولتي باشد، براي تقويت و تحكيم آن بوده و هست. حوادث سال ۱۳۵۷ ایران تجلی این حقیقت است، که تنها انقلاب در دستور کار روز ، در کشورهای پیرامون، همچنین در سایر نقاط جهان، انقلاب پرولتری است.
بر غم حضور فعالانه بخش های تولیدی نیروی کار طبقه کارگر در جنبش سال ۵۷، طبقه کارگر فاقد یک افق کمونیستی و سازمان انقلابی بود. در سال ۱۳۵۷، اعتراضات و اعتصاب بزرگ صنعت نفت که عملاً طبقه کارگر ورود خود را به کارزار مبارزات اجتماعی اعلام داشت. علائم هشدار دهنده را برای بورژوازی به حرکت در آورد. از یک سو بورژوازی ناتوان از سرکوب گسترده، که دیگر چاره ساز نبود، بلکه موجب رادیکالتر شدن هر چه بیشتر اعتراضات می شد، از سوی دیگر جامعه چنان دستخوش بحران سیاسی شده بود که طبقه حاکم دیگر قادر به هدایت و حفظ سکان قدرت سرمایه داری سلطنتی را نداشت. لذا بورژوازی می بایست بدیل سیاسی خویش را برای تداوم و بقاء نظام سرمایه داری ارائه میداد. جمهوری اسلامی اگر چه یک بدیل نامناسب ولی تنها آلترناتیو ممکن بورژوازی جهانی در آندوره بود. در چنین شرایطی است که خمینی توسط گرایشات راست و چپ دستگاه سیاسی سرمایه به وسط صحنه آورده می شود و روحانیت به ناگاه ضد امپریالیست می شود. جناح چپ دستگاه سیاسی سرمایه در تثبیت رهبری روحانیت به رهبری خمینی و صد البته ضد امپریالیست قلمداد کردن وی نقش فعالی ایفا کرد.


۱۳۹۸ دی ۱۶, دوشنبه






امپریالیسم امریکا، ترامپ، جمهوری اسلامی سرمایه، همه سر و ته یک کرباس هستند.

قربانبان اصلی جنگ، تحریم و سیاست های توسعه طلبانه امپریالیستی، کارگران و تودههای تحت ستم هستند.
با به هلاکت رسیدن یکی از سر دسته های تروریسم دولتی، «پاسدار سلیمانی» معدوم، موجی از پروپاگاندای دولتی در جهت بسیج و به بیراهه کشاندن افکار عمومی توسط رژیم درمانده به راه افتاده است. مرتجعین حاکم سرمایه قصد دارند تا با ایجاد فضای ارعاب هر نوع اعتراض اجتماعی را در نطفه خفه کنند. و در همان حال فجایع چهاردهه اخیر را با مستمسک قرار دادن قتل یک جنایتکار توجیه و ماستمالی نمایند.
چرا باید تاوان ماجراجویی های طبقات حاکم ارتجاعی سرمایه را کارگران و توده های فرودست بپردازند؟ رژیمی که بطور سیستماتیک چوبه های دار و درفش اش به راه است، رژیمی که به بدیهی ترین مطالبات کارگران با گلوله، شکنجه و اعدام پاسخ میدهد، رژیمی که از صدر تا ذیل رهبرانش، دزد و اختلاس گر هستند. تحریم و جنگ برایش برکت است! و تامین معیشت، آزادی مردم ستمیدیده هیچ اهمیتی برای این رژیم ندارد. در چنیین شرایطی حکام ستمگر سرمایه در ایران با دستاویز قرار دادن اوضاع بحرانی، برای کنترل و تشدید سرکوب، وضعیت فوق العاده درجامعه اعلام خواهند کرد. تا از این طریق سیاست های تبهکارانه و فوق ارتجاعی خود را به پیش ببرند.