۱۴۰۱ آبان ۲۸, شنبه

 





امروزه با عمیق تر شدن خیزش اجتماعی در ایران، بسیاری با این پرسش روبرو میشوند، وظیفه انقلابیون در شرایط کنونی چیست؟

آیا باید در جنبش جاری شرکت ورزید و تلاش کرد آنرا ارتقاء داد؟ تکلیف روشن است نباید اجازه داد تا تحت عنوان دیگری برای چندین دهه استثمار و ستمگری را به ما تحمیل کنند و جامعه را دوباره به بند بکشند. باید بطور فعالانه در صورت لزوم و با حفظ مسائل امنیتی در داخل در اعتراضات شرکت ورزید و هوشمندانه در جریان اعتراضات شعار هایی را مطرح کرد که هر چه بیشتر در تقابل با شعارهای سطحی و گمراه کننده و در صورت امکان با پلاتفرم و صف مستقل در اعتراضات بطور کلی شرکت کرد. منظور این است که نباید به دنبالچه جریانات ناسیونالیستی، سلطنت طلبان و جریانات منحط دیگر، مانند مجاهدین تبدیل شد. باید تا سر حد ممکن تلاش کرد و اجازه نداد تا جنبش کارگری دوباره به سیاهی لشکر بورژوازی مبدل شود.

۱۴۰۱ آبان ۲۳, دوشنبه

 






احکام بی بدیل کارل مارکس بنیان گذار کمونیسم علمی- انقلابی؛ همچنان معتبرترین راه حل نهائی شرایط اجتماعی موجود است.
انقلاب ها همیشه بینش مردم را تغییر داده اند. فرصتی را بوجود میاورند که خود را " ..... از همۀ کثافات اعصار پاک کنند " (کارل مارکس). انقلاب آتی نیز چنین خواهد بود.

" از هركس طبق استعدادش و به هركس طبق نیازش " « کارل مارکس »
دموکراسی پرولتری یا دمکراسی بورژوائی
کارگران قادرند که امور جامعه را به گونه دیگری پیش ببرند. آنها وقتیکه در مورد اقدام جمعی تصمیم می گیرند، نطفه جامعه جدید را با خود حمل میکنند. مبارزات مستقل واقعی، از پایین شکل میگیرند. مجمع عمومی کارگران، کمیته های اعتصاب را برای هماهنگ کردن و پیوند با دیگر کارگرانی که در وضعیت مشابه قرار دارند، انتخاب میکند. کمیته ها به مجمع عمومی پاسخگو بوده و می توانند بلافاصله از مسولیت خود فرا خوانده شوند. در صورت لزوم اعضای کمیته را میتوان عوض کرد. حالا این را مقایسه کنید با آنچه سرمایه داری عرضه میکند، رأی‌گیری در هر ۵ سال یا بیشتر، برای این یا آن حزب که با پول های میلیونی سرمایه داران، پشتیبانی میشوند.

 








سرکرده تروریستی ارتش جمهوری اسلامی بنام « حیدری »؛ با مخاطب قرار دادن قیام کننده گان؛ بعنوان «مگسان» آب پاکی را روی دست نئو فاشیستهای سلطنت طلب و ولیعهد منحوس شان ریخت.
یادآور میشویم که با آغاز شورشهای اجتماعی در ایران، برخی ها با ساده لوحی، امیدوار بودند که ارتش همگام با مردم معترض به صفوف آنها خواهد پیوست.

 






جان زندانیان سیاسی، دانشجویان مبارز، فعالین کارگری و فعالین اجتماعی در خطر است!
طبقات حاکم میتوانند همیشه بر سرنیزه تکه کنند، اما هیچگاه نمیتوانند بر روی آن بنشینند.

رژیم سفاک و خونریز جمهوری جهل و جنون سرمایه اسلامی در تداوم حرکات جنون آمیزش، با سراسیمگی اقدام به دستگیری فعالین دانشجوئی، کارگری و فعالین اجتماعی نموده است. در پی درخواست ٢٢٧ تن از نمایندگان مجلس ارتجاع اسلامی و ریئس قوه قضائیه رژیم. اصرار دارند که دستگیرشدگان اعتراض‌های جاری در ایران باید جهت عبرت یا در واقع ترساندن و بازداشتن معترضین از شرکت در اعتراض ها قصاص یا اعدام بشوند. این خواست در زمانی مطرح میشود که گسل های شورش و اعتراضات توده ای با قدرت؛ یکی پس از دیگری در برابر رژیم رو بزوال، دهان باز میکند و رژیم ناتوان از مقابله با جوانان شورشی مصمم و مردم آزادیخواه است.








 در گرامیداشت قیام سراسری آبانماه ۱۳۹۸ ؛ آبان زنده است.



با ادای احترام به تمامی جان باختگانی که در یک نبرد نا برابر و رو در رو با رژیم سفاک سرمایه اسلامی به سیل عظیم جانهای شیفته پیوستند!
ایجاد "ستاد جنگ" علیه شورش گرسنگان و استثمار شوندگان. رژیم درمانده و رو به زوال سرمایه اسلامی بر علیه تودههای به جان آمده، ناشی از۴۳ سال سرکوب، استثمار و ستم طبقاتی، سالهاست که "ستاد جنگ" تشکیل داده اند، آنها از همان بدو بقدرت خزید نشان، تنها با زبان زور، ارعاب، دستگیری، شکنجه و اعدام با تمامی استثمار شوندگان حکم رانده اند.

 




دولت محصول آشتی ناپذیری تضادهای طبقاتی است.
بورژوازی اسلامی حاکم ( تئوکراسی ) بر ایران از این قائده مستثنی نیست. اساس اختلافات موجود در جامعه، میان طبقه حاکم ریشه در تناقضات خود دولت سرمایه داری دارد. دولت در جامعه سرمایه داری
منقسم به طبقات، خود را مافوق جامعه قرار میدهد و از بالای سر استثمارشوندگان و ستمدیگان تصمیم میگیرد و به جامعه افکار استثمارگرانۀ خود را دیکته میکند.

 






همدردی و همبستگی با مردم ستمدیده سیستان و بلوچستان خونین!
رژیم سفاک جمهوری جهل و جنون سرمایه اسلامی بر دریای بیکرانی از خون انسانها نشسته است. دوباره گلوله های مذهب و سرمایه بر پیکر زخمی مردمی نشست که جزء ساکنین این سر زمین بشمار نمی آیند. تکرار همان تراژدی انسانی که در زمان دیکتاتوری عریان سلطنت شاه نیز صورت میگرفت. ساکنینی که بیشتر آنها حتی فاقد شناسنامه شهروندی هستند. حاکمیت هایی که همواره ستم و استثمار مضاعف را به انحاء مختلف به آنها تحمیل میکنند. سهم آنها مانند دیگر مناطق محروم از انبوه سرمایه های تولید شده اجتماعی، سیه روزی، استثمار، فقر، اعتیاد و صدها مصائب بیشمار دیگر است.

 



کمونیستهای راستین در همه جا از پیگرترین مدافعین آزادی هستند!

کمونیستها در هر کجا که استثمار و ستمگری طبقاتی وجود دارد، بر علیه آن شورش میکنند و تودهها را در جهت اعتراض به نظم موجود می شورانند.

طبقات حاکم دائماً مشغول اشاعه دروغهایی در باره حق آزادی بیان هستند. " دمکراسی" بورژوائی در اکثر مواقع در باره موضوع " آزادی حق بیان: صحبت می کند در صورتی که تجربه به ما آموخته است که آنچه را که او به عنوان مقولات بالا به ما تحمیل می کند چیزی جز فریب، نمایش و شستوی مغزی نیست. " آزادی بیان" واقعی آن چیزی است که فرودستان، بالالخص طبقه کارگر با عمل انقلابی خود کسب می کنند.

 







نکاتی پیرامون شورشهای اجتماعی

تجربه نافرجام شورش های اجتماعی در شمال افریقا بویژه در تونس، مصر و یونان، ( خاورمیانه و شمال افریقا ) نشان داد، تنها یک مبارزه متحد و یکپارچه از طبقه کارگر، جوانان و تهیدستان، تحت رهبری انقلابی پرولتاریا با صفی مستقل، میتواند سرکوب و دیکتاتوری طبقات حاکم را درهم کوبد. در غیر این صورت منجر به تراژدی انسانی خواهد شد که قبلاً عراق و لیبی آنرا تجربه کرد و هم اکنون سوریه درگیر آنست. جنگ داخلی سوریه، که در آن هر روزه توده های ستمدیده و بی دفاع شاهد حمام های خون هستند، توسط نیروی های مرتجع و امپریالیستی بدانها تحمیل شده است.

 



تهران ۲۴ دیماه ۲۰۲۰ ؛ شعارهای هوشمندانه و جهت دهنده
نه تاج و نه عمامه آخوند کارت تمامه ! شعار تظاهرکنندگان ما فرزندان کارگرانیم در کنار آنها می مانیم؛ روبروی درب دانشگاه تهران! یا مرگ بر ستمگر چه شاه باشه، چه رهبر!!!
دو سال بعد؛ این دانشجویان همان دانشجویان هستند.
شعارهای فوق آگاهانه و حساب شده انتخاب شده بود و این نشان از رادیکالیسم جنبش دانشجویان مبارز دارد که با شعار « کارگر دانشجو اتحاد، اتحاد » تکمیل میگردد که ضرورت آنرا بخش پیشرو جنبش دانشجویی به عینه دریافته است که نمیتوان بدون نیروی عظیم طبقه کارگر که میتواند با اعتصابات شکوهمندش اوضاع را بطور کلی تغییر دهد. در همه جا طنین انداز میشود.

 




تنها گزینه ممکن در برابر امواج خروشان اعتراضات جاری؛ بر افراشتن پرچم مبارزه طبقاتی ضد سرمایه است.
نه در زیر بیرق بردگی " نرینه نشان شیر " دیکتاتوری سلطنت طالبان مرتجع.

چندین دهه است که مبلغین و آکادمیسین های بورژوازی با خُدعه و نیرنگ، خود را خیر خواه جامعه، مدافع حقوق کودک و زنان، ریختن اشک تمساح برای استثمار و بیکاری کارگران و فرودستان جامعه و یا در جناح چپ بورژوازی که خود را سوسیالیست، کمونیست می نامند ولی در عمل وظیفه اصلی شان؛ جاودانه کردن سیستم جهنمی سرمایه است. طبقه کارگر به موازات تعرض و اعتراضات خود علیه طبقات حاکم سرمایه، باید در قلمروهای سیاسی- اقتصادی جبهه پیکار اصلی نظری را برای باز پس گیری سنگرهای مبارزه طبقاتی بگشاید.

خود رهائی طبقه کارگر بدست خود طبقه انجام میپذیرد!

در حال حاضر هیچ یک از احزاب و سازمانهای موجود ظرف مبارزه طبقاتی طبقه کارگر نیستند. چرا که فاقد اولیه ترین مولفه ها در راستای تشکل یابی واقعی پرولتری - کمونیستی هستند. و بیشتر به کاریکاتوری از حزب سیاسی شباهت دارند، تا یک حزب رزمنده و ملیتانت انقلابی- کمونیستی که طبقه در آن نقش محوری ایفاء میکند.

سالهاست که کارگران پیشرو و رزمنده و فرودستان از این سازمانها و احزاب موجود قطع امید کرده اند و دریافته اند که خود باید آستین ها را بالا زنند و در اولین گام؛ اقدام به ایجاد هسته ها، محافل شورائی و مقاومت کمونیستی و سازمان انقلابی، تشکل یابی همت گمارند. چرا که بدرستی پیام مارکس را دریافته اند: که میگفت: خود رهائی طبقه کارگر بدست خود طبقه انجام میپذیرد.

تنها همبستگی طبقاتی و مبارزه سراسری کارگران ضامن پیشروی مبارزات ضد سرمایه داری است. تنها طبقه کارگر انقلابی ضد سرمایه خواهان نابودی هر گونه ستم و استثمار طبقاتی است. و تنها طبقه کارگر قادر به سرنگونی و در هم کوبیدن ماشین دولت سرمایه داری است.

انقلاب کمونیستی یا تدوان بربریت کاپیتالیستی؛ شق ثالثی متصور نیست.

 



دروغ بافی، وارونه نمائی رسانه های مسلط حاکم امپریالیستی فارسی زبان پیرامون اوضاع دهشتبار جاری در ایران!

آنگونه که رسانه های مسلط طبقه حاکم و احزاب راست و چپ بورژوائی بمثابه پیاده نظام ستمگرانه کاپیتالیستی ادعا میکنند، مبنی بر اینکه: در کشور های خاورمیانه، علی الخصوص رسانه های فارسی زبان و بلندگوهای فراکسیونهای مرتجع امپریالیستی؛ ( رسانه های فارسی زبان نظیر، ایران اینترناسیونال، امریکا، رادیو فردا، بی بی سی و ...) مشکل و تضاد اصلی توده های استثمار شونده با رژیم های "استبدادی" حاکم است و مردم خواهان "دمکراسی" هستند".

 




کمونیسم یک ایده آل زیبا نیست؛ بلکه یک ضرورت مادی است!
کمونیسم: آغاز واقعی تاریخ بشر است. کمونیسم نه از اصول، بلکه از واقعیات منشاء میگیرد. کمونیسم آئین نیست، جنبش است. « فردریش انگلس»
هر گاه انقلابیون- کمونیست راستین، صحبت از انقلاب، قهر مادی و مبارزه طبقاتی برای درهم کوبیدن و منهدم کردن ماشین کشتار جمعی، نابودی استثمار و کار مزدی، جنگ و هزاران مصائب بیشمار دیگر کاپیتالیسم، سخنی به میان می آوردند. بلافاصله مدافعین نظم کهن موجود، اصلاح طلبان، سلطنت طلبان، سوسیال دمکراتها، رفرمیستهای دُن صفت، اومانیستها و هر صنف و قماشی و جک و جانوار سیاسی از این سنخ، بدنشان کهیر میزند و به لکنت زبان می افتند و عنان از کف میدهند و با شیادی دست هرزه درآئی میزنند. آنها با شیادی برای فریب افکارعمومی با دادن وعده های دروغین، علیه کمونیزم، دست به تحریف و دروغگویی میزنند.

 



تجربه خونین بهمن ۵۷ نشان داد که مبارزه "همه با هم" الزاماً دارای یک هدف مشترک نیست!
میگویند: نه بخند نه اشک بریز نه محکوم کن بلکه مسائل را دریاب!

علی رغم حضور گسترده کارگران در جنبش سال ۵۷ طبقه کارگر فاقد یک افق کمونیستی و سازمان انقلابی بود. در سال ۱۳۵۷، تظاهرات ، اعتراضات و اعتصابات با ورود طبقۀ کارگر به صحنۀ مبارزات ، زنگ خطر را برای بورژوازی بصدا در آورد. از یک سو سرکوب گسترده نه تنها چاره ساز نبود بلکه موجب رادیکال شدن اعتراضات می شد و از سوی دیگر جامعه چنان دستخوش بحران شده بود که طبقه حاکم دیگر قادر به هدایت و تداوم سرمایه داری سلطنتی نبود ، لذا بورژوازی می بایست آلترناتیو خودش را برای تداوم و بقاء نظام سرمایه داری ارائه میداد. جمهوری اسلامی اگر چه یک آلترناتیو نامناسب ولی تنها آلترناتیو ممکن بورژوازی جهانی در آندوره بود.

 





کارگران بیدارند از هر دو رژیم بیزارند! نه شاه میخواهیم نه ملا قدرت بدست شورا !

در افشای حملات هیستریک و وحشیانه سرکوبگران سلطنت طلب علیه مخالفین سیاسی خود در اعتراضات جاری.
اقدامات جنون آمیز رژیم سرمایه داری هار اسلامی در طی این چهاردهه، هیچ مشروعیتی را برای رژیم فاسد و تبهکار سلطنت پسر رضا قُلدر ملقب به رژیم شاه به بار نمی آورد. رژیم بشر ستیز سرمایه اسلامی نسخه فاسد تر، تبهکارتر و نوزاد ناقص الخلقه ای بود که در چهل سال پیش به قدرت رسید و هر آنچه که رژیم منحوس پهلوی در استثمار و سرکوبگری به اتمام نرسانده بود، رژیم فاشیستی سرمایه اسلامی به پایان رساند.