۱۴۰۱ آبان ۲۳, دوشنبه

 






احکام بی بدیل کارل مارکس بنیان گذار کمونیسم علمی- انقلابی؛ همچنان معتبرترین راه حل نهائی شرایط اجتماعی موجود است.
انقلاب ها همیشه بینش مردم را تغییر داده اند. فرصتی را بوجود میاورند که خود را " ..... از همۀ کثافات اعصار پاک کنند " (کارل مارکس). انقلاب آتی نیز چنین خواهد بود.

" از هركس طبق استعدادش و به هركس طبق نیازش " « کارل مارکس »
دموکراسی پرولتری یا دمکراسی بورژوائی
کارگران قادرند که امور جامعه را به گونه دیگری پیش ببرند. آنها وقتیکه در مورد اقدام جمعی تصمیم می گیرند، نطفه جامعه جدید را با خود حمل میکنند. مبارزات مستقل واقعی، از پایین شکل میگیرند. مجمع عمومی کارگران، کمیته های اعتصاب را برای هماهنگ کردن و پیوند با دیگر کارگرانی که در وضعیت مشابه قرار دارند، انتخاب میکند. کمیته ها به مجمع عمومی پاسخگو بوده و می توانند بلافاصله از مسولیت خود فرا خوانده شوند. در صورت لزوم اعضای کمیته را میتوان عوض کرد. حالا این را مقایسه کنید با آنچه سرمایه داری عرضه میکند، رأی‌گیری در هر ۵ سال یا بیشتر، برای این یا آن حزب که با پول های میلیونی سرمایه داران، پشتیبانی میشوند.
نظام ما بر اساس انتخاب هیئت نمایندگی از سطح محلی به سطح استانی و انتخاب هیئت جدید برای نهاد های بالاتر خواهد بود. اینها مانند نمایندگان مجلس نیستند که « نماینده » باشند. در حقیقت نمایندگان مجلس حتی رای دهندگان را هم نمایندگی نمی کنند که آنها را انتخاب کرده اند، بلکه فقط خودشان یا احزاب شان را نمایندگی می کنند که برای سالها نمی توان آنها را کنار گذاشت. سیستم هیئت نمایندگی کاملا متفاوت است. در هر سطحی، اگر آنها موفق به انجام وظایف محوله خود نباشند، می توان آنها را به سرعت از مسولیت شان فرا خواند.
تولید در جهت تامین نیازهای انسانی
این مهم از چیده مان فعلی بورژوائی کاملاً، " دموکراتیک " تر خواهد بود. اما این موضوع تنها نیمی از ماجراست. امکان وجود داشتن " دموکراسی " سیاسی، بدون کنترل طرف معادل آن، یعنی اقتصاد، وسیله امرار معاش، ممکن نیست. فراتر از یک ساختار سیاسی جدید مبتنی بر سازمان یابی از پایین، ما همچنین باید سیستم تولید کالائی برای فروش و کسب سود را از میان برداشته و بجای آن تولید بر مبنای رفع نیازمندیهای انسانی و اجتماعی را بنا بگذاریم.

در این فاصله، پول منسوخ خواهد شد و در نتیجه لازم است که براساس تخصیص نیروی کار و منابع و توافق جمعی روی الویت ها، سیستم جدید ِ حسابرسی، جایگزین آن شود. این به معنای کنار گذاشتن کار نیست، بلکه به این معناست که با اشتراک گذاشتن کار بطور تساوی، برای همه، کار ِ مفید، بدون بیگاری، خرحمالی و بردگی مزدی، وجود خواهد داشت.
چنین جهانی بر اساس شعار کارل مارکس " از هركس طبق استعدادش و به هركس طبق نیازش " سازمان خواهد یافت. این موضوع هیچ ربطی به کابوس سرمایه داری دولتی که در اتحاد جماهیر شوروی ظاهر شد، ندارد. آن مدل، که مهمتر از همه در چین کپی شد، توسط احزابی هدایت شدند که عنوان " کمونیست " را به سرقت برده و به طور کامل تحریف کرده بودند. این تحریفات هیولایی در جنبشی که هدفش دستیابی به کمونیسم مارکسی ست، هیچ نقشی نخواهد داشت – جهانی فارغ از طبقات، بدون مرز، ملیت و دولت: جامعه ای کاملاً انسانی در ابعاد جهانی.
برخی ها استدلال خواهند کرد که " طبیعت انسان " مانع ورود ما به چنین جامعه ای خواهد شد. آنها فراموش می کنند که طبیعت انسان یک عامل ایستا و راکد نیست. نوع و کیفیت جامعه ایکه در آن زندگی میکنیم، ماهیت آنرا تعین میکند. ما برای ۳۰۰ سال، رقابت سرمایه داری، جنگ و حرص و طمع داشته ایم، اما می توان این غبار را از خود زدود. انقلاب ها همیشه بینش مردم را تغییر داده اند. فرصتی را بوجود میاورند که خود را " ..... از همۀ کثافات عصرها پاک کند " (کارل مارکس). انقلاب آتی نیز چنین خواهد بود .

هیچ نظری موجود نیست: