۱۴۰۱ آبان ۲۳, دوشنبه

 



کمونیستهای راستین در همه جا از پیگرترین مدافعین آزادی هستند!

کمونیستها در هر کجا که استثمار و ستمگری طبقاتی وجود دارد، بر علیه آن شورش میکنند و تودهها را در جهت اعتراض به نظم موجود می شورانند.

طبقات حاکم دائماً مشغول اشاعه دروغهایی در باره حق آزادی بیان هستند. " دمکراسی" بورژوائی در اکثر مواقع در باره موضوع " آزادی حق بیان: صحبت می کند در صورتی که تجربه به ما آموخته است که آنچه را که او به عنوان مقولات بالا به ما تحمیل می کند چیزی جز فریب، نمایش و شستوی مغزی نیست. " آزادی بیان" واقعی آن چیزی است که فرودستان، بالالخص طبقه کارگر با عمل انقلابی خود کسب می کنند.
هر آنگاه که شکلی از اشکال آزادی محکوم شود، تمام آزادی محکوم شده است. آزادی آزادی باقی می ماند، می خواهد بشکل نوشته چاپی بیان شده باشد، یا بر اساس تفکری قانونمند و آگاه بخود و یا تشکیلات سیاسی و این مارکس جوان بود که در سال ۱۸۴۳ در مقالۀ « مسئله یهود» با برونو بائر به مقابله می پردازد. برونو بائر معتقد بود که یهودی های آلمانی بدون آزادی از یهودیت قادر به کسب آزادی سیاسی نیستند.

ولی مارکس علیه چنین نظریه ای می گوید که ما حق نداریم حق آزادی سیاسی نزد گروهی از شهروندان را مشروط به ترک اعتقادات مذهبی آنان بدانیم، و علاوه براین آزادی سیاسی هنوز از آزادی کامل نوع بشر فاصله بسیار زیادی دارد، زیرا « دولت می تواند دولتی آزاد باشد بی آنکه انسان، انسان آزاد باشد.« کارل مارکس»
برای ما مسئلۀ رابطه آزادی سیاسی با مذهب، تبدیل میشود به مسئلۀ رابطه آزادی سیاسی با رهائی انسان. « مارکس»

کمونیست های راستین انترناسیونالیست؛ برای جامعه و جهانی مبارزه میکنند: عاری از هرگونه دولت، بدون روابط پول، فاقد طبقات، عاری از هر نوع ستم و استثمار، بدون هرگونه مرز و ملیت، جامعه ای به گفته مارکس: که در آن تکامل آزادنه هر فرد شرط آزادانه همگان است.

هیچ نظری موجود نیست: