در عصر زوال و گندیدگی
نظام سرمایه داری امپریالیستی؛ انتخابات و پارلمانتاریسم، یک نهاد کهنه شده و
ارتجاعی است و تحت هیچ شرایطی در یک برنامه کمونیستی جائی ندارد!
طرح شعار"
تحریم" انتخابات خود نوعی تائید سیستم موجود است!
طیف تحریم کنندگان، بر این باور سخیف پای می فشارند؛ که بدلیل نبود "دمکراسی و غیر دمکراتیک" بودن حکومت در جامعه از شرکت در انتخابات سر باز می زنند. که خود اتخاذ روش "تحریم" هم عملاً برسمیت شناختن انتخابات است. زیرا آنان از نخستین سازمانها و احزابی هستند که به کارزار تبلیغاتی با اهداف متفاوت وارد میشوند و با "بحث دمکراسی پارلمانی" و مسئله قدرت از طروق مختلف طرح اهداف سیاسی و طبقاتی خود را مطرح میکنند. از اپوزیسیون دولتی، ملی- مذهبی تا سازمان اکثریت، حزب "کمونیست کارگری" و دیگر احزاب چپی، و جریانات بورژوائی راست همه آنان در یک نقطه نانوشته مشترک و سهیم اند و آن چیزی نیست جز تمسک جستن به انتخابات و تابع ساختن تحولات سیاسی- اقتصادی از مجاری پرداختن به انتخابات در ادوار مختلف.
طیف تحریم کنندگان، بر این باور سخیف پای می فشارند؛ که بدلیل نبود "دمکراسی و غیر دمکراتیک" بودن حکومت در جامعه از شرکت در انتخابات سر باز می زنند. که خود اتخاذ روش "تحریم" هم عملاً برسمیت شناختن انتخابات است. زیرا آنان از نخستین سازمانها و احزابی هستند که به کارزار تبلیغاتی با اهداف متفاوت وارد میشوند و با "بحث دمکراسی پارلمانی" و مسئله قدرت از طروق مختلف طرح اهداف سیاسی و طبقاتی خود را مطرح میکنند. از اپوزیسیون دولتی، ملی- مذهبی تا سازمان اکثریت، حزب "کمونیست کارگری" و دیگر احزاب چپی، و جریانات بورژوائی راست همه آنان در یک نقطه نانوشته مشترک و سهیم اند و آن چیزی نیست جز تمسک جستن به انتخابات و تابع ساختن تحولات سیاسی- اقتصادی از مجاری پرداختن به انتخابات در ادوار مختلف.
در عصر زوال و گندیدگی نظام سرمایه داری امپریالیستی؛ انتخابات و پارلمانتاریسم، یک نهاد کهنه شده و ارتجاعی است و تحت هیچ شرایطی در یک برنامه کمونیستی جائی ندارد، چرا که اساساً تبلیغ و طرح شعار انتخابات و پارلمانتاریسم در برنامه بورژوازی و رفرمیستهای گیج سر و منحط قرار دارد. همانطور که در بالا اشاره شد دوران پارلمانتاریسم بورژوائی و نهادهای بورژوائی سپری شده است و شعار انتخابات و پارلمنتاریسم زمانی که یک نهاد مترقی محسوب میشد، اکنون به یک نهاد کهنه و ارتجاعی تبدیل شده است. عصر کنونی دوران ایجاد نهادهای انقلابی و شورائی پرولتری است.
در عصر زوال سرمایه داری
امپریالیستی، سیادت بلامنازع طبقه بورژوازی و انحطاط سیستم موجود، کمونیستها
همواره مبدا تحلیل خود را از طبقات و مناسبات طبقاتی جاری، جنگ طبقاتی بین
پرولتاریا و بورژوازی و افق سرنگونی طبقات حاکم و نابودی سرمایه داری آغاز میکنند
و بر آن تاکید دارند. نه به سبک و سیاق ژورنالیسم موجود به توضیح تقسیم بندی های
کاذب و افشاگری جنگ جناح های حکومتی بپردازند. بلکه آنها بر کلیت مناسبات
استثمارگرانه و ساختار شیوه تولیدی حاکم و ارائه بدیل انقلابی برای پیشگیری و
ممانعت از ایجاد توهم دست به ریشه ها میبرند و از آنجا آغاز میکنند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر