۱۳۹۶ تیر ۲۴, شنبه





روشنفكران اخته و نان به نرخ روز خور؛ بجای زدودن اسطورهھا و تابوھا، به آرايش آنھا
پرداخته و كوشش در حفظ شان ميكنند.

چکیده ای پیرامون معضل روشنفکری؛ در کشورهای پیرامون منجمله ايران، از آنجايي كه نھادھاي كھن ( مذھبي، فرھنگي، خانوادگي و) ... خود بصورت اجزاء جامعه مدني درآمده اند تأثير متقابل روشنفكر ـ جامعه مدني بصورت مسخ شده اي درآمده است. روشنفكران بجای از بين بردن اسطورهھا و تابوھا، به آرايش آنھا پرداخته و كوشش در حفظ شان ميكنند. در اينجا تأثير متقابل در جھت معكوس است. يعني گفته ميشود چون جامعه رشد نكرده روشنفكري ھم نميتواند مطرح شود و بھترين چاره ھمانا مخلوط كردن كھنه و نو با يكديگر است. بد نيست به نوشته آل احمد درباره روشنفكران نظري بيفكنيم: او پس از اين كه گلايه از حفظ نكردن سنتھا كرده و ميگويد كه »ھم اين جوري بوده است كه اولين سنگ تفرقه را ميان روشنفكران امروزی و محيط سنتی افكنده ايم «، ادامه ميدھد: » پس چرا ما آمديم و از روز اول در اوان دوره قاجار بجاي اين كه علوم جديد را وارد مدرسه ھاي قديم كنيم، مدرسه ھاي تازه سواي آنھا براي علوم جديد ساختيم؟ و به اين طريق خط بطلان كشيديم بر تمام مؤسسات فرھنگي سنتي. و تازه در مدارس جديد و از دانشگاهھاي جديد مان نيز نه چندان تحقيقي يا مطالعه اي يا طرح تازه اي يا خدمتي به عالم علم كرديم. و اكنون در عين حال كه مثلاً ساختمان دانشگاه كمبريج انگلستان تقليد مدرسه مادر شاه است در اصفھان، ما امثال مدرسه مادر شاه را بدل به موزه كرده ايم و آنوقت دانشگاه اصفھان را باز كرده ايم كه چه بكند؟ كه فقط ليسانسيه تحويل بدھد. و راستي كدام يك از اين دانشگاهھاي جديد ما حيات فعال علمي دارند؟ به اين طريق ھم سنت را خراب كرده ايم و ھم تجدد را. ھم از ديروز مانده ايم و ھم از امروز.»

ماركس ھنگاميكه در مانيفست كمونيست عملكرد بورژوازي را در سطوح مختلف اجتماعي مورد بررسی و شرح ميدھد، به بوروكراتيزه شدن روشنفكران اشاره كرده و ميگويد:« بورژوازي انواع مشاغلي را كه تا اين ھنگام حركتي داشتند و بدانھا با ھيبت و احترام نگاه ميشد، از ھاله مقدس خويش محروم كرد. پزشك، وكيل، كشيش، شاعر دانشمند را به مزدبگيران جيره خوار تبديل نمود ». اين بوروكراتيزه شدن و سپس حل شدن در سيستم سرمایه كه بر اساس رقابت پايه ريزي شده است از خود بيگانگی روشنفكر را دو چندان ميكند. عملكرد فكري روشنفکر چه در حوزه خصوصی و چه دولتی و خدمات فقط بر اساس رقابت برای يافتن شغل و يا پرستيژ است كه تحقق مييابد. علاوه بر اين در اين جوامع ھمراه با گسترش خدمات و با پيشرفت تكنولوژی مرز بين كار فكري و بدني ( بنابر تعريف متداول) كمتر شده است و موجوديت سياسي روشنفكران بيشتر از طريق سازمانھاي صنفی نه سياسي مشخص ميگردد.


هیچ نظری موجود نیست: