تجلی درماندگی شووینیسم ایرانی در مرده پرستی!
در عرف و فرهنگ شرقی، اسلامی، ایرانی، هر کس بمیرد عزیز میشود! مستقل
از اینکه شخص مرده آیا درخور ستایش است یا نه؟ چرا که در این این فرهنگ و عرف، باید
به مرده احترام گذاشت و حق هیچگونه ایراد و نقد جایز نیست.
وای به آنروزی که مرده کمی هم سر شناس باشد! شووینیسم ایرانی کلیه
مرزها را در می نوردد، بسرعت دست بکار خلق عقب مانده ترین اسطوره ها، بت سازی و بت
پرستی میشود. بت و اسطوره ای که فقط باید مورد ستایش و تقدیر قرار گیرد و هر آنکس
که به آن مرده ایراد گیرد مورد کثیف ترین، اتهامات و حملات هیستریک و نژاد پرستانه
قرار میگیرد.
این بت و اسطوره ساخته شده جدید، حربه ای میشود در دستان ذهن علیل شووینیسم
ایرانی تا با آن ضمن پُز دادن به ایرانی بودن متوفی، حساب های خود را با دیگران
تسویه کند.
شوونیسم ایرانی در حالت شوریدگی و تهیج کاذب، از سنگوارها و خرابه های
پاسارگاد قبله میسازد و در ویرانه های آن مراسم سیزده به در برگزار میکند. حالا از
مردها اسطوره و بت میسازد و آنان را برای بقا و اقتدار شکوه ملی خود می پرستد.
شوونیسم ایرانی تخدیر کننده است؛ در خارج از مرزهای ملی، شوونیست ها دچار توهم آریازدگی
میشوند، انگاری به یکی از توابع تحت امر ایرانیان جلوس کرده اند. خود را نماینده ۲۵۰۰ سال تاریخ و امپراطوری با شکوه پارسی
تصور میکند، ملیت و زبان خود را پارسی معرفی میکند. در مورد جایگاه اجتماعی خود
هم بشدت متوهم است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر