۱۳۹۶ آبان ۵, جمعه








تشدید تخاصمات دیپلماتیک امپریالیستی میان گرگها و تحریم های جدید ترامپ علیه "سپاه پاسداران" و ...



قربانیان اصلی تحریم چه کسانی هستند؟ مسلماً با اجرای هر نوع تحریم اقتصادی اولین قربانیان آن توده های کارگران و تهیدستان خواهند بود. تحریم اقتصادی بکارگیری یک روش کاملاً غیر انسانی و جنایتکارانه است که در آن مایجتاج اولیه میلونها انسان توسط طبقات حاکم استثمارگر به گروگان گرفته میشود. در شرایطی که جامعه از درون با یک هرج و مرج اجتماعی- اقتصادی دست به گریبان است. نظیر، بیکاری و دهها مصائب دیگر، تحریم و یا تهدید نظامی اوضاع را برای توده های استثمار شونده وخیم تر خواهد کرد.
فرضیه تحریم کنندگان و مجریان آن بر پایه چه توجیۀ سیاسی قرار دارد؟ نظرات تحریم کنندگان بر این پایه استوار است که با بکارگیری یک رشته تحریم های اقتصادی و سیاسی، میتوان دولتهای خاطی را که در درون جناح بندی های خود بلوکات سرمایه داری امپریالیستی قرار دارند مورد تنبیه قرار داد. به باور آنان پیامدهای تحریم اقتصادی میتواند موقیعت و ساختارهای دولت مورد نظر را متزلزل و بی ثبات سازد. با تحت فشار قرار گرفتن توده های مردم از طریق اعمال تحریم در جامعه اعتراضات اجتماعی علیه وضعیت موجود آغاز خواهد شد. و سرانجام دولت رقیب و متخاصم را وادار به عقب نشینی کرده و سیاست های مورد نظر را به یکدیگر دیکته خواهند کرد.
وقایع اخیر به ما نشان داده است که تحریم اقتصادی پایان کار نیست. کشورهای عراق و یوگسلاوی سابق گواه تاریخی این مدعا هستند. تراژدی کشور عراق در برابر دیدگان همه جهانیان قرار دارد. در دورانی که عراق تحت حاکمیت رژیم ارتجاعی سرمایه داری حزب بعث به رهبری صدام حسین قرار داشت، رقبای گانگستر و امپریالیست وی به بهانه از بین بردن تسلیحات اتمی و بیولوژیکی، تحت عنوان دفاع از " حقوق بشر" بمدت ١٠ سال مردم ستمدیده عراق را در محاصره اقتصادی قرار دادند. در اثر این تحریم ها و محاصره اقتصادی صدها هزار تن از مردم اعم از کودکان، زنان و کارگران جان باختند. این فاجعه ضد انسانی در حالی صورت میگرفت که حکام بورژوازی در عراق تا چندی پیش یکی از متحدین وفادار امپریالیستها بودند. اما بنابر حکم منافع طبقانی و کثیف سیستم سرمایه داری امپریالیستی که از قوانین مافیا پیروی میکند، بسان باندهای مافیایی صدام حسین را بعنوان یک رقیب در بلوک امپریالیستی و مزاحم در منطقه از سر راه خود برداشتند. متعاقب آن به عراق حمله نظامی صورت گرفت و در اثر بمبارانهای وحشیانه کلیه زیر ساخت های جامعه عراق بکلی ویران شد به گونه ای که سالها زمان خواهد برد تا جامعه عراق به یک وضعیت متعارف باز گردد.

قربانبان اصلی تحریم چه کسانی هستند؟
چرا باید تاوان ماجراجویی های بورژوا گانگسترهای حاکم بر ایران را ما کارگران بپردازیم؟ رژیمی که در روز روشن و در برابر دیده گان میلیونها انسان اقدام به دزدی و اختلاس ملیاردی میکند، تحریم و جنگ برایش برکت است، و تامین معیشت مردم ستمیدیده هیچ اهمیتی برای این رژیم ندارد. در چنیین شرایطی حکام ایران با دستاویز قرار دادن اوضاع بحرانی، برای کنترل و تشدید سرکوب، وضعیت فوق العاده درجامعه اعلام خواهند کرد. تا از این طریق سیاست های تبهکارانه و فوق ارتجاعی خود را پیش ببرند. اما دول غربی قصد دارند تا از طریق اعمال فشار تحریم و احتمالاً در صورت عدم موفقیت طرح تحریم، بوسیله یک حمله نظامی برق آسا از نوع مدل لیبی آنها را وادار به عقب نشینی کنند و نوع دیگری از بسته بندی دمکراسی امپریالیستی با چاشنی خون و تعفن را این بار به مردم ستمدیده ایران هدیه کنند( همانطوریکه کاترین اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفت: ما قصد داریم تا از این طریق آنان را یعنی رژیم جمهوری اسلامی را دوباره به میز مذاکره باز گردانیم. او تاکید داشت که برای آنها راه مذاکره همیشه باز است.) گانگستر های امپریالیست حاکم بر "ملل متحد" ، شورای امنیت از سرمایه، و دیگر مجامع و سازمانهای مشابه، نیک میدانند که هیچ تفاوتی بین آنان با بورژوا امپریالیست های حاکم بر ایران وجود ندارد، همه آنها استثمارگر و دشمنان طبقاتی ما هستند. چه تحریم، چه جنگ از سوی آنها در جهت تامین منافع طبقاتی خودشان است و جنگ آنها در هیچ کجای دنیا ربطی به منفعت طبقاتی پرولتاریا ندارد. تاوان هر نوع بحران، تحریم و جنگ امپریالیستی را میلیونها انسان استثمار شونده تحت انقیاد سرمایه، که هست و نیست شان توسط این سیستم ضد انسانی و جنایتکار به تاراج رفته است می پردازند. خسارات هر بحران و تحریمی را کارگرانی می پردازند که دسته دسته از سوی طبقات ارتجاعی و هار سرمایه داری، اخراج و بیکار میشوند و دستمزدهای ناچیزشان به تعویق می افتد یا اصلاً پرداخت نمیشود. تاوان تمامی مصائب موجود را کودکان فقیری خواهند پرداخت که توان خرید یک شیشه شیر را نخواهند داشت. مستمری بگیران، بازنشستگان، جوانان بی آینده بیکار، قربانیان و فرودستانی خواهند بود که حتی توان پرداخت کوچکترین هزینه یک درمان پزشکی را نخواهند داشت. این تحریم برای تمامی استثمارشوندگان عواقب هولناکی بهمراه خواهد داشت. اما بورژوا امپریالیست های حاکم بر ایران در امنیت باقی خواهند ماند.
تمامی نمادهای سرمایه داری، اعم از آنان که در کاخ سفید، یا چادری در کویر، در غاری در کوهها، و یا در حومه ثروتمندان، کلیه آنها از دنیای جنگ و نابودی و بر علیه آزادی بشریت دفاع میکنند. پوتین، ترامپ، ناتو، اتحادیه اروپا، داعش، جهموری اسلامی، و ... همه دشمنان بشریت هستند.
کشتار و نابودی مارپیچی شاهد دیگری از امیال بشر ستیزانه سرمایه داری در دوره ایست، که در آن هر دولت، هر جناح سرمایه داری با هدف ماندن در قدرت مجبور است گزینه نظامی و راه ترور را در پیش گیرد. همانطور که بارها گفته ایم، یگانه خطری که تمامی پرولتاریای جهان را تهدید میکند همانا جنگ های امپریالیستی است. از جنوب آفریقا تا سومالی، از خاورمیانه تا آمریکای مرکزی، هر روز جان کارکران و زحمتکشان بوسیله جنگ هایی که به نمایندگی از امپریالیستها و یا بوسیله رقابت های امپریالیستی براه افتاده بلعیده، میگردد. آنچه که امروز این کارگران با آن روبرو میباشند، فردا تمامی کارگران جهان، با آن روبرو خواهند بود. هیچ گاه در تاریخ، آلترناتیو ارائه شده در " (( مانیفست کمونیست)) یا دگرگونی انقلابی و همه جانبه جامعه، یا ویرانی متقابل طبقات ستیزه جو،"،آن چنان که اکنون مناسب بنظر میرسد در گذشته به نظر نمی رسید. انقلاب یا جنگ، آلترناتیوی است که سرمایه داری گندیده به پرولتاریای جهان نشان میدهد. بحران سرمایه داری امروز، حقیقتاً بین المللی، جنگ امپریالیستی حقیقتاً جهانی، و پرولتاریا یگانه آنتی تز بین المللی راه حل سرمایه دارانه مسئله انباشت است.
جهان ما بین یک مشت قدرتهای بزرگ امپریالیستی تقسیم گشته است... هرگونه جنگی، حتی اگر بعنوان جنگی ملی آغاز شود به جنگی امپریالیستی تبدیل خواهد شد. چرا که چنین جنگی بناچار با منافع بخشهایی از این یا آن ائتلاف قدرتهای امپریالیستی برخورد خواهد کرد. در دورانیکه قدرتهای امپریالیستی در مقیاسی چنین وسیع شکل گرفته اند جنگهای ملی دیگر قابل تصور نیستند. رجوع به منافع ملی در حال حاضر فقط با هدف گمراه سازی توده ها و سوق دادن آنان جهت خدمت به منافع دشمنان خودشان، امپریالیسم، صورت میگیرد (روزا لوکزامبورگ، جزوه یونیوس، خطوط اساسی سوسیال دمکراسی)



هیچ نظری موجود نیست: