۱۳۹۶ آبان ۱, دوشنبه





نزاع امپریالیستی  بر سر نام گذاری خلیج ایجاد شکاف و انحراف در مبارزه طبقاتی است!


سیاست های امپریالیستی جهت توسعه و گسترش حوزه  نفوذ و استثمار کاپیتالیستی اشکال متفاوتی دارد. یکی از اشکال کلاسیک و دائمی آن، تبلیغ و ترویج افکار پوسیده و نژادپرستانه در میان ملل کشورهای مختلف بخصوص در کشورهای سرمایه داری پیرامونی است. این کشورها بدلیل موقعیت جغرافیایی، فرهنگی و سیاسی- اجتماعی، دارای ظرفیت های لازم سرمایه گذاری برای اهداف استثمارگرانه بورژوازی میباشند.
 پس از فروپاشی بلوک شرق و پایان جنگ سرد ما شاهد عروج مجدد جنبش های ارتجاعی ناسیونالیستی، مذهبی ... هستیم، دوره ای که در آن نسل کشی و جنگهای امپریالیستی تداوم دارد.


 

جنگ در بالکان، صربها علیه کرواتها و مسلمانان، جنگ خلیج،( حمله عراق به کویت و حمله امریکا به عراق، جنگ در افغانستان، جنگهای داخلی در لبنان، جنگ ایران عراق، نسل کشی در روندا که در طول یک هفته بیش از نیم میلیون نفر در این جنگ قبیله ای جان باختند. این فاجعه انسانی در حالی رخ داد که ده روز قبل از آغاز جنگ امپریالیسم امریکا کلیه نیروهای خود را از آنجا خارج کرد.  موارد و مثال های بیشماری در این باره وجود دارد که میتوان بدانها اشاره کرد.
چندین دهه است که بر سر مسئله نام گذاری خلیج در منطقه خاورمیانه مشاجرات سیاسی میان ایران و کشورها ی عربی حوزه خلیج جریان دارد. هر بار به دلایلی این مناقشه تشدید میشود. اما مرکز ثغل این نزاع سیاسی در جوهره و ذات نظام سرمایه داری و بحرانهای فراگیر این سیستم نهفته است. طبقات حاکم و روشنفکران رنگارنگ و احزاب موجود بمثابه پیاده نظام سیاسی این سیستم برای جاودانه کردن نظم کهن موجود. در این زمینه نظریه و تئوری تولید میکنند. یکی از حربه های کارساز، گسترش و بازتولید افکار عقب مانده، ناسیونالیستی، ناسیونال شوینیستی میباشد که توسط دولتها و روشنفکرانی که بطور مستقیم و غیر مستقیم در خدمت طبقات حاکم قلمرفرسائی میکنند نقش مهمی درتحمیق جامعه ایفا می نمایند.
 موضوع مناقشه بر سر نام گذاری "خلیج فارس" و یا " خلیج عربی" بر این آبراه بین المللی که متعلق به همه مردم ساکن در این منطقه میباشد. هیچ ربطی به منافع طبقاتی پرولتاریا در هیچ کجای دنیا و بویژه در این منطقه ندارد. تشدید تخاصمات ناسیونال شووینستی و امپریالیستی میان کشورهای عربی حوزه خلیج و ایران، در خدمت منافع سرمایه داری امپریالیستی است. از اینرو  هر نوع مشارکت در این درگیری ها، ایجاد اخلال و انحراف در روند مبارزه طبقاتیست.
برای نشان دادن عمق ریاکاری بورژوا امپریالیستهای ایران کافی است به چند نکته اشاره شود. نام دریای کاسپین، قبلاً نام دریای مازندران بوده است که بعداً توسط یهودی های ترک زبان ساکن در حاشیه آن به نام دریای خزر تغییر نام یافته است. چرا طبقه حاکم ایران که بیشترین مرز آبی مشترک را با روسیه و دیگر کشورهای همجوار دارد اعتراض و اقدام  به تغییر نام آن نمی کند.

اقیانوس هند را در نظر بگیرید، اقیانوس هند  که بین شرق آفریقا، جنوب آسیا، مجمع الجزایر اندونزی و استرالیا می باشد وآنها را به هم متصل میکند.  همچنین می تواند در جنوب قاره قطب جنوب به عنوان یک مرز دیده شود. بخش شمالی اقیانوس هند، هند را  به دو بخش تقسیم میکند، خلیج بنگال و دریای عرب است.، آیا کشور هند به دلیل مشابهت با نام کشورش باید ادعای مالیکت بر این اقیانوس را مطرح کند.
دمیدن در شیپور شوم ناسیونال شووینیستی و افکار پوسیده از حربه های کهنه امپریالیستی است و باید با قاطعیت و هوشیاری انقلابی و انترناسیونالیتسی بدان پاسخ داد. و نباید اجازه داد تا بورژوازی و احزاب رنگارنگ آن بیش از این جامعه را مسموم کنند.
 

بنابر این بکار بردن نام "  خلیج فارس" یا " خلیج عربی" با هر هدفی قرار گرفتن در کنار مرتجعین ناسیونال شوینیست میباشد و دامن زدن به توهمات موجود بورژوائی است.  سیاست درست انترناسیونالیستی بکارگیری اصولی و استفاده صحیح در جهت بسط و تحکیم وحدت منافع انترناسیونالیستی پرولتاریای کلیه کشورها میباشد. و باید از  بکار بردن ترم ها و ادبیاتی که بورژوزای برای گمراه کردن مبارزه طبقاتی بین دو نیروی اصلی، بورزوازی و پرولتاریا بکار میبرد، آگاهانه و به طور جدی خودداری گردد.
انترناسیونالیستها  در هیچ یک از نزاع ها و مناقشات ملی و ناسیونالیستی شرکت نمی کنند، زیرا پرولتاریا دارای هیچ منفعت ملی و ناسیونالیستی نمی باشد.

هیچ نظری موجود نیست: