۱۳۹۵ اردیبهشت ۲, پنجشنبه


علیه امپریالیسم علیه جنگ مبارزه برای کمونیسم

زنده باد اول ماه مه سرخ

طبقه کارگر مانند هر سال در شرایطی با ماه مه روبرو میگردد که گلوله های طبقه بورژوازی سینه های کارگران گرسنه را در سرتاسر جهان آماج وحشیانه ترین حملات خود قرار میدهد. آنان را به جرم بدیهی ترین مطا لبات شان به خاک و خون میکشانند. امسال هم درتداوم سالهای سیاه متمادی حاکمیت بربریت سرمایه، ماه مه دیگری از راه می رسد وجنبش کارگری بدون هیچگونه افق روشن سیاسی طبقاتی، همچنان نظاره گر وقایع هولناکی است که نظام سرمایه داری روزانه به کل بشریت تحمیل می کند. جنگ، فقر، بیکاری، اعتیاد، فحشاء، برای طبقه ما و کل بشریت به یک وضعیت دائمی تبدیل شده است. جنبش کارگری برغم تمامی اعتراضات، اعتصابات وجنگ و گریزهایش در مصاف با بورژوازی، فاقد یک چشم انداز انترناسیونالیستی و افق کمونیستی است. اگر در دوره ای برگزاری گرامیداشت ها و یادبود ها میتوانست در جهت رشد و اعتلاء مبارزه طبقاتی باشد اما با شکست امواج انقلاب و استقرار ضد انقلاب استالینیستی در سراسر اروپا و دیگر نقاط جهان، برگزاری این مراسم تماماً در خدمت تبلیغات دولت های بورژوائی و احزاب رنگارنگ منتسب بدان و به ابزاری در جهت گیج و منگ کردن طبقه کارگر مورد بهره برداری سیاسی قرار میگیرد. بدین جهت است که باید مرثیه ای دردناک برای اول ماه مه و روزهای مشابه سرود.


سیمای موجود سرمایه و مبارزه طبقاتی
نظام سرمایه داری برای کنترل بحران و جلوگیری از فروپاشی، با ارزش افزائی سرمایه ها و کنترل نرخ سود معین خود در جهت انباشت، با سبعیت کامل از هیچ جنایت و تعرضی علیه کل بشریت دریغ نمیکند. تداوم جنگ های امپریالیستی در سراسر جهان، اشغال نظامی، تروریسم دولتی، ایجاد دستجات مذهبی و تروریستی برای ارعاب جامعه و به بیراهه بردن مبارزه طبقاتی، جنگهای قومی نژادی- مذهبی، دامن زدن به افکار پوسیده ناسیونالیستی، نژاد پرستانه، نسل کشی، فقر، گرسنگی، بیکاری میلیونی در ابعادی فاجعه باردر حال گسترش است. در همین رابطه از دیگر تهدیدات بالفعل جنایتکارانه امپریالیستی گانگستر های حاکم برجهان: اجرای سیاست های پولی و صنعتی بانک جهانی، صندوق بین المللی پول، سازمان تجارت جهانی می باشد، که در راستای ایجاد تحمیل ریاضتهای اقتصادی علیه کارگران و توده های ستم دیده، باعث بیکارسازی، گسترش فقر، گرسنگی میلیونها انسان در سرتاسر جهان میباشد. در جامعه ای که بر پایه تولید کالائی و ارزش اضافه در جهت انباشت و فربه شدن سرمایه و تشدید استثمار استوار است. هر ماه مۀ که از راه میرسد، میتواند تجلی این حقیقت تاریخی باشد که پرولتاریا بدون استقلال طبقاتی وصفی متحد، نیرومند و انترناسیونالیستی، بدون اتکا به داشتن یک راه حل شفاف کمونیستی در عصر انحطاط نظام سرمایه داری، حتی قادر نخواهد بود به ابتدائی ترین مطالبات خود دست یابد. در پنج قاره جهان میلیونها توده استثمار شونده همچنان مشغول تولید ثروت های بی پایانی هستند. در ازای این تولیدات انبوه و سرمایه های بیکران، فقط رنج و بی حرمتی و محرومیت است که نصیب ما کارگران می گردد. تجارب تاریخی طبقه کارگر بین المللی به او نشان داده است برای طرح و خواست مطالبات خود و جلوگیری از یورش بورژوازی به سطح معیشت اش تنها و تنها با متکی شدن به راه حلهای انقلابی و کمونیستی میتواند به مصاف بی حقوقی های همه نوعی سرمایه برود. تا زمانیکه طبقه ما با کله بورژوازی راه می رود سیرتسلسل استثمار ادامه دارد. جنبش کارگری با رجعت به سنت اتحادیه کمونیست های انترناسیونال مارکس و با دفاع از سنت های انقلابی چپ کمونیست، با مسلح شدن به این مولفه ها و با اتخاذ یک درایت طبقاتی میتواند به نقش تاریخی خود در جهت رهائی جامعه تدبیر کند. طبقه ما بطور علی العموم و بویژه پیشروان جنبش کارگری با عدم تمکین به راه حلهای بورژوازی و دست رد کوبیدن به تمامی فرمولبندیهای رنگارنگ از نوع اتحادیه گرائی، سندیکالیسم و احزاب منحط منتسب به دستگاه نظری چپ سرمایه است که میتواند ره به پیش بگشاید و پیشروی سیاسی نماید.

جبهه های اصلی مصاف با بورژوازی
با فروپاشی سرمایه داری دولتی در بلوک شرق، منادیان سرمایه ، آکادمیسین های ریز و درشت دستگاه چپ سرمایه و ژورنالیست های سلطۀ حاکم پایان عمر مبارزه طبقاتی و کمونیسم را به اشکال مختلف برای مرعوب کردن طبقه ما تئوریزه کردند و به خورد جامعه دادند. آنان آگاهانه و عامدانه استالینیسم را مترادف با کمونیسم و با بسته بندی ها و الگوهای گوناگون تبلغ و ترویج میکنند. مبلغین سلطه حاکم سرمایه داری، در پی فرو ریزی دیوار با دادن وعده های دروغین دمکراسی، نشان دادن مدینه فاضله رفاه اقتصادی بازار آزاد و اعلام اینکه نظام سرمایه داری تنها آلترناتیو موجود است پرداختند. ولی این رویای شیرین بورژوازی چند سالی بیشتر دوام نیاورد. آنانیکه در بلوک شرق بدنبال باران رحمت سرمایه بودند با خیل عظیم میلیونی گرسنگان و کارگران بیکاری روبرو شدند که بورژوازی را به مبارزه می طلبیدند. روند جاری و حقایق تاریخی این امر مسلم را به عین نشان داد که مبارزه طبقاتی و وجود طبقات بر پایه ستمگر، استثمارگر، ستمدیده و استثمار شونده جزء لایتجزای سیستم نکبتبار جامعه کنونی است. و در همان حال خود بروشنی خط بطلانی بود به آن همه تئوری بافی های جنجال برانگیز پوچ تئوریسین های رنگارنگ امپریالیستها در باره پایان تاریخ و از بین رفتن طبقات. انکشاف مبارزه طبقاتی ابتدا در لهستان و متعاقب آن تحولات در روسیه و بطور کلی در بلوک شرق یکبار دیگر صحت نظرات چپ کمونیست را تائید کرد که نمیتوان به نیابت از طبقه کارگر حزب و دولت ساخت. "سوسیالیسم" در یک کشور بنا کرد. بنام "کمونیسم" شوراهای کارگری را تعطیل کرد و دهان ها را بست، رهبران انقلابی را به زور وادار به اعترافات اجباری و محاکمات فریایشی کرد و سرانجام آنان را به جوخه های مرگ سپرد. بنام صدور "انقلاب و سوسیالیسم" خاک کشورهای دیگر را به توبره کشید. در جنگهای امپریالیستی شرکت کرد. آیا کمونیسم که عبارتست از: علم شرایط رهائی پرولتاریا چه قرابتی میتواند با ضد انقلاب استالینیستی داشته باشد. که امپریالیستها بطور شبانه روزی توسط دستگاه های تبلیغاتی عریض و طویلشان، که هزینه آن ازغارت دسترنج و استثمار سود های نجومی کارگران تامین میشود، وقیحانه مترادف با کمونیسم تبلیغ و ترویج میکنند.
 طبقه کارگر به موازات تعرض و اعتراضات خود در قلمروهای سیاسی اقتصادی باید جبهه پیکار اصلی ایدئولوژیکی را برای باز پس گیری سنگرهای مبارزه طبقاتی بگشاید .چندین دهه است که مبلغین و آکادمیسین های بورژوازی با خُدعه و نیرنگ خود را سوسیالیست، کمونیست، نامیده ولی درعمل وظیفه اصلی شان جاودانه کردن سیستم جهنمی سرمایه است. برای طرد و عقب راندن این جبهه و استقرار یک جبهه نظری و انترناسیونالیستی در مقابل آن، باید پیشروان کمونیست طبقه ما در پیوند و تقویت سنت های انقلابی چپ کمونیست، روند مبارزات جاری را جهت درهم کوبیدن کلیه دستگاه نظری چپ سرمایه تسریع بخشند. پیشبرد این امر مهم نیازمند تدوین یک تئوری و برنامه منسجم مارکسیستی برای دستیابی به یک مشی کارآمد کمونیستی میباشد. تا بخشهای وسیع تری از طبقه کارگر در سایه آن بتواند پاسخگوی معضلات اساسی پیشاروی جنبش کارگری و مبارزه طبقاتی باشد. فعالین انتقادی درون جنبش کارگری باید در راستای متکی شدن به راه حل کمونیستی پا را از دایره شکست و مبارزه فرا تر نهند و خویش را به سلاح نقد و روش مارکسیستی برای کنار زدن جنبش های بورژوائی که بنام مارکسیسم به خلع سلاح نظری جنبش کارگری پرداخته اند خود را سازمان دهند. پیشروان طبقه باید با گسترش و سازمانیابی خود  تلاشی را حول بیرون کشیدن مارکسیسم از زیر خروارها آوار روایت های گوناگون بورژوائی مانند، استالینیسم، مائویسم، تروتسکیسم، چپ نو، سوسیال دمکراسی، و روایات دیگر با کاری هدفمند سامان دهند.

تلاش برای تقویت کمپ انترناسیونالیستی انقلاب کمونیستی
طبقه کارگر ایران بمثابه بخشی از طبقه کارگر جهانی در شرایطی با ماه مه دیگری روبرو میشود، که صدها تن از همرزمانش در طی نزدیک به چهاردهه از استقرار رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی در مبارزه علیه نظام سرمایه داری به خاک افتاده اند. یا در زیر وحشیانه ترین شکنجه های حکام جهل و خرافه سرمایه اسلامی قرار دارند. رژیم سرمایه اسلامی با حاکمیت خود مصائب بیشماری را علیه کارگران و زحمتکشان بوجود آورده است. بحرانهای عمیق اقتصادی و سیاسی هرروز گسترده تر میگردد. بیکارسازی ها در ابعادی وسیع همچنان ادامه دارد. عدم پرداخت دستمزدهای ناچیز کارگران به بهانه های واهی و به گلوله بستن صف کارگران معترض یکی از روش های معمول رژیم سرمایه داری در ایران میباشد.
اما برغم تمامی این جنایات و وحشیگری و در فقدان یک بدیل انترناسیونالیستی، کارگران همچنان به رزم و اعتراض خود ادامه میدهند. چرا که دینامیک مبارزه طبقاتی در جامعه جاری است. محافل کارگران کمونیست هر چند کوچک، ضعیف و پراکنده، باید بدون توجه به جنجال آفرینی های رایج اپوزیسیون بورژوائی، آرام و با شکیبائی طبقاتی در مسیر تقویت و پیوند با چپ کمونیست  به منسجم کردن اردوی کمپ انقلاب کمونیستی و انترناسیونالیستی گام های اساسی بردارند.  برای برپائی سازمانیابی کمونیستی کارگران از طریق فعالیت در مسیر بسط و اشاعه مواضع کمونیستی از همین لحظه باید مجدانه تلاش را شروع کرد. برای ساختن یک قطب قدرتمند کمونیستی و انترناسیونالیستی در راستای ایجاد حزب انقلابی انترناسیونالیستی گام های عملی برداشت . تاریخ مبارزه طبقاتی پرولتاریای بین المللی این حقیقت مسلم را به او نشان داده است که تنها راه ممکن برای رهائی کل بشریت از همۀ مصائب و هر نوع استثمار و ستمگری، نابودی نظام سرمایه داری و استقرار جامعه کمونیستی است.  
اول ماه مه را باید به اول ماه مه سرخ و نوید بخش عزم و اراده پرولتاریا برای سازمانیابی واقعی کمونیستی و پایان دادن به بی حقوقی و استثمارتبدیل کرد. دست از کار کشید، به خیابانها ریخت و مارش رزمنده خود را در طنین شعارهایش علیه نابودی کلیت نظام  سرمایه داری( نه تنها نابودی کار مزدی، چه مزدی و غیر مزدی، چه از نوع مولدش و چه از نوع غیر مولدش زیرا اساس سرمایه داری تنها در کار مزدی خلاصه نمیشود بلکه این کل کار سرمایه دارانه  است که باید مورد هدف قرار گیرد) هرچه رساتر کرد .
به جرات میتوان اعلام کرد که برای تغییر این جهان هرگز در هیچ دورانی، فراخوان به: پرولتارهای سراسر جهان متحد شوید! تا این درجه ضروری و مبرم نبوده است.

هیچ نظری موجود نیست: