۱۳۹۷ بهمن ۱۱, پنجشنبه







سرمایه داری دولتی با سوسیالیزم علمی انقلابی مارکس مترادف نیست


در حاشیه بحران سیاسی در « ونزوئلا »

با بالا گرفتن بحران سیاسی در ونزوئلا و تشدید تخصمات و جنگ جناح های ارتجاع – امپریالیستی برای تصاحب قدرت سیاسی در این کشور، جامعه ونزوئلا را با یک چالش سرنوشت ساز سیاسی مواجه کرده است. جناح مورد حمایت امپریالیسم امریکا، بطور یک جانبه اعلام دولت خود خوانده را در تقابل با رغیب خود، یعنی مادورو، که مورد حمایت دول امپریالیستی روسیه، چین  و سایر رقبا است فراخوان داده است. در این گیر و دار، مدافعین آنها، از چپ تا راست جناح های  بورژوائی در قدرت و اپوزیسیون ارتجاعی – امپریالیستی، بی کار نه نشسته اند و سراسیمه اقدام به دفاع و حمایت از جناح های مورد نظر خود نموده اند. آنچه که در این کمپین سخیف آنها حائز اهمیت است، دفاع چپ های هپروتی و دوستان دروغین کمونیست است که با آویزان کردن خود بدان، بجای تلاش برای درک و فهم اوضاع حساس سیاسی- طبقاتی موجود و دفاع ازایجاد صف مستقل طبقاتی پرولتاریا و کمپ کمونیزم علمی- انقلابی مارکسی و حفظ استقلال طبقاتی خود از تمامی جناح های سرمایه داری- امپریالیستی، اقدام به دفاع از یک جناح تحت عناوین یکسره مسخره و استدلال های سخیف، نظیر دفاع از " حفظ مدنیت جامعه" و یا تحت عنوان، شعار فوق ارتجاعی " دولت ضد امپریالیستی" ونزوئلا و دولت مادورو، که قریب به چهار دهه است، همین اراجیف توسط چپ های ضد انقلابی نظیر، حزب توده، سازمان اکثریت و توده ائیست های خجول، با وقاحت تمام برای فریب افکار عمومی، در دفاع از یکی از هارترین و مخوف ترین دولتهای سرمایه داری یکصده اخیر تاریخ کاپیتالیسم به خورد جامعه میدهند. کک به تنبان این جماعت افتاده است و مانند حزب الهی های کله پوک و بی مغز به جای تعمق و تلاش در راه فهم اوضاع سیاسی و اتخاذ مشی و سیاست انقلابی در دفاع از کمپ کمونیزم و انقلاب و استقلال طبقاتی پرولتاریا، سر به دیوار می کوبند و به همه بد و بیراه میگویند.



میگویند: نه بخند نه اشک بریز نه محکوم کن بلکه مسائل را دریاب.

رسانه های سلطه ایدئولوژیکی حاکم و ژورنالیسم نوکرمآب و اخته اش برای تهیج و داغ کردن احساسات در این رابطه در حال پروپاگاندای سیاسی وسیعی هستند. آنها با حجم سنگینی از پراکندن دروغ های موجود در زرادخانه های مدیای نوکرمآب و قلم به مزد بورژوازی با آب و تاپ و به نحوه خیره کننده ای، به رویدادهای جاری و چند ساله اخیرو حادتر شدن بحران سیاسی موجود در ونزوئلا، که از بدو روی کار آمدن « چاوز در ونزوئلا » که به " سوسیالیسم " بولیواری شهرت یافت، نشات میگرد، پرداخته و بطرز زیرکانه ای با مستمسک قرار دادن بحران سیاسی جاری، در حال قلم فرسائی، سم پاشی علیه مضمون و نفی انقلاب اجتماعی و وارونه سازی سوسیالیزم علمی هستند. آنها بطرز سخیفانه ای نداشته های سیاسی- ایدئولوژیک خود را تماماً بکار گرفته اند، تا از سر خرفتی نشان دهند؛ که ببینید بازهم، " انقلاب، " سوسیالیسم"، دیکتاتوری و فقر ببار آورد و " مردم خسته از دیکتاتوری حزبی و فردی به خیابانها ریختند و موجب فروپاشی و سقوط دولت خواهند شد. این کل شاه بیت ژورنالیسم نوکرصفت، چه در هنگام فروپاشی سرمایه داری دولتی در بلوک شرق بود، چه هم اکنون که بحران سیاسی- اقتصادی جاری گریبان حکام سرمایه داری دولتی در ونزوئلا را بشدت می فشارد، ورد زبان و قلم کثیف بورژوازی و پیاده نظام منحط تئوریک اش، در ضدیت با کمونیزم علمی- انقلابی مارکس بوده و خوادهد بود.

عوارض ناشی از چندین سال استقرار سرمایه داری دولتی تحت عنوان " سوسیالیسم" ( استالینیسم) حاکمیت فعلی ونزوئلا را همانند سایر کشورهای سرمایه داری غرق در بحران را با چالش های جدی و تعیین کننده ای روبرو ساخته است. با مرگ چاوز، رسانه های سلطه ایدئولوژیکی حاکم امپریالیستی تلاش میکنند تا با تحریف تاریخ و دستکاری در آن، این دروغ بزرگ را مدافعین، از چپ تا راست سرمایه داری در باره ونزوئلا به جامعه الغاء میکنند. که ونزوئلا "سوسیالیستی" است. سرمایه داری و ژورنالیسم منحطش میخواهد سوسیالیسم را با استالنینیسم و گولاگ مترداف کند.
زرادخانه های ژورنالیسم سفُله منتسب به بنگاههای امپریالیستی، تلاش وافری بخرج میدهند تا با داغ کردن و تهیج اتفاقات سیاسی جاری در ونزوئلا، متاع و بنجول های سیاسی - ضد انقلابی دستگاه سیاسی بورژوائی را به خورد جامعه دهند.

آنها با بزک کردن یک دولت سرمایه داری آنهم از نوع دولتی آن بنام " سوسیالیسم " و تداوم جنگ سردی علیه کمونیزم انقلابی مارکس و تحریف، و با پخش اراجیف از بلندگوهای ایدئولوژیک رسانه های سلطه، استالینیسم و سرمایه داری دولتی همان" سوسیالیسم " است.! را جار میزنند. آنها عامدانه دروغ میگویند تا سوسیالیسم انقلابی مارکس را در کنار استالینیسم و گولاگ وسرکوب قرار داده و استالینیسم را مترداف با کمونیزم به جامعه حُقنه کنند.
این چه انقلاب " سوسیالیستی " است که اراده و خواست یک فرد بر آن مسلط است و اراده فردی خود را بر آن اعمال کرده است. خودکامگی و ارادگرائی مفرط و تصمیم گیری از بالای سر جامعه، تحمیل و خواست اراده فردی بجای اراده و خواست جمعی استثمار شدگان در جامعه نشانه چیست؟.
اراده جبری با ماهیتی که خارج از توان تصمیم‌ سازی‌های فردی و حزبی است. آنچه را که چاوز و حز ب او از "سوسیالیسم" و طبقه درک میکرد، بدترین نوع و تفسیری بود از سوسیالیسم علمی مارکس که هیچ قرابت و انطباقی هم با آن نداشته و ندارد، بلکه در رو در روئی کامل با آن قرار دارد. نمونه های بارز و عینی آنرا، امروزه ما در کشورهائی نظیر« کره شمالی و کوبا»، که از بقایایی بر جای مانده از بلوک شرق سابق است، مشاهد میکنیم، که درچه تعارض و تقابل جدی با کمونیزم قرار دارند.

دگرگونی کمونيستی جامعه بوسيله شوراهای کارگری به معنای "خود- گردانی" و يا ملی کردن اقتصاد نيست. کمونيسم نابود کردن آگاهانه مناسبات جامعه سرمايه داری توسط طبقه کارگر را می طلبد: نابودی کار مزدی, توليد کالايی, مرزهای ملی. کمونيسم آن ساختمان جامعه جهانی را که همه فعاليت بر روی ارضای کامل احتياجات بشری متمرکز باشد طلب می کند.

در دورانیکه ما زندگی میکنیم، مبارزه ایدئولوژیک شکل حادی بخود گرفته است، افکار، فلسفه و جامعه شناسی سلطه حاکم بورژوازی سهم ننگین و منفی خود را در این مبارزه ایفا میکند. جهاد علیه کمونیسم محتوای اساسی تمامی ژورنالیسم و مکاتب الوان و موسمی نادان فریب فلسفه و جامعه شناسی سرمایه داریست که در عین حال مظهر کامل انحطاط فکری ایدئولوگ های این طبقه ارتجاعی است. از رفرمیسم کائوتسکی و برنشتین تا دفاع از سرمایه داری دولتی در روسیه، چین و جامعه شبانی- سوسیالیستی آلبانی! و حالا دفاع از « ونزوئلا». وقتیکه سوسیالیست های دروغین سرمایه داری دولتی را بعنوان تجلی سوسیالیسم مورد تقدیر و دفاع قرار میدهند، باید در تداوم همان دروغ های سیاسی تاریخی که در مکتب ایشان، استالینیسم برابر با کمونیسم تبلیغ و ترویج میشد، امروز با انکار مارکس و مارکسیسم به هذیان گویی بپردازدند. این فرجام زشت و نامیمونی کسانی است که نمیخواهند درست بیندیشیند و از آن مهمتر نمی خواهند راست بگویند و در بند سیاست های ضد انقلابی، رفرمیستی، فرقه ای و مصلحت جویی گرفتارند. درهم گوئی، تناقضگویی، دروغگویی و تحریف، اجزاء لایتجزائی سیستمی هستند که میخواهد نادرست را درست جلوه دهد.
تمامی جناح های بورژوازی مرتجع، استثمارگر و دشمن طبقاتی پرولتاریا هستند. تنها طبقه کارگر انقلابی و به آینده تعلق دارد.
زنده باد مبارزه طبقاتی زنده باد پرچم ظفرنمون کمونیزم علمی – انقلابی مارکس
انقلاب کمونیستی یا بربریت کاپیتالیستی!!!








هیچ نظری موجود نیست: