۱۳۸۸ مرداد ۲۸, چهارشنبه






شکایت از ارتجاع اسلامی ، دادخواهی از ارتجاع دیگر!

سرانجام پس از روزها تلاش و تبلیغات گسترده مدیای بورژوا امپریالیستها برای وارد نمودن شوک تبلیغاتی بر افکار عمومی به وقوع پیوست. این فراخوان تبلیغاتی که بطورمداوم از رادیو تلویزیون ها پخش گردید، مجامع "حقوق بشری" از مردم جهان خواستند در دفاع از حقوق شهروندان ایرانی به خیابانها بیایند.
قرار است توسط این " مجامع حقوق بشری" اعتراضاتی در مقابل رژیمی صورت پذیرد که از سوی همین مراجع برسمیت شناخته شده است. سالهاست همین مراجع " حقوق بشری" و دولتهایشان در زیر پای رهبران جنایتکار رژیم اسلامی فرش قرمز پهن کرده اند و بدانان خوش آمد گفته اند. قرار است اعتراض آنها نه به کل رزیم توحش و بربریت سرمایه اسلامی باشد، بلکه به جناحی از حکومت که هم اکنون قدرت را در دست دارد اعتراض کند. در این کارناوال مشمعز کننده "حقوق بشری" ، طراحان امپریالیستی کشتار جمعی اینبار با در دست گرفتن پرچم های سبز از یک جناح ضد انقلاب مغلوب همین حکومت دفاع کنند.
قرار است اینان در برابر رژیمی " اعتراض" کنند که در سالهای اخیر پایتخت کشورش مهماندار کنفرانس "حقوق بشر" بوده است. مدافعین " حقوق بشر" اروپائی در راستای اقدامات مشعشانه اشان، در پارلمان اتحادیه اروپا تربیون در اختیار عناصر مرتجعی همچون محسن مخملباف قرار میدهد. همکاری این عنصر سرکوبگر با دستگاههای مخوف امنیتی ارتجاع اسلامی بر همگان روشن است. کسانیکه سالهای سیاه  60 و 67 را بخاطر دارند و او را خوب می شناسند.



طراحان امپریالیستی توحش بنام حقوق بشر، برای بازارگرمی کارناوالشان به برنده جایزه نوبل شان خانم شیرین عبادی فراخوان دادند، تا بیاید و در پارلمان اتحادیه اروپا از دمکراسی اسلامی شان دفاع کند. بگوید اسلام و مدرنیته مانعت الاجمع نیستند. روسری اش را برای مقبولیت دولتهای دست راستی از سر برگرفتند آرایشش را غلیظتر کردند تا بگویند این نمونه یک زن مسلمان دمکراسی خواه است.برایش تور سفر دور اروپا ترتیب داده اند تا درهر سخنرانی از زندانی سیاسی بگوید که باید با همین قوانین موجود به جرائمش رسیدگی شود. تا بگوید قوانین اسلامی موجود خوبند مجریانش بد عمل میکنند، حرفهای سخیفانه ای در دفاع از ساختار همین حکومت وحشت بزند.
راستی چرا خانم شیرین عبادی که اینقدر عطش "حقوق بشر" دارد، در همان پارلمان اروپا، به رهبران دول امپریالیستی بخاطر فروش ابزار و وسایل شکنجه و سرکوب به رژیم اسلامی اعتراض نکرد.
خیلی مضحک است، مردم معترض طی هفته های اخیر با همین ابزار و ادوات شکننجه و سرکوب صادراتی دول امپریالیستی به خاک و خون کشیده شده اند.مگر همین دول مدافع حقوق بشری نبودند که تروریست های اعزامی اسلامی را پس از هر عملیات روانه کشورشان میکردند.
آیا کسی نیست از این پادوهای ریز و درشت سرمایه سوال کند تا حالا کجا بوده اید؟ پس از سی سال به فراست "حقوق بشر" افتاده اید.

اپوزیسیون ضد انقلابی

با عمیقتر شدن بحران نظام سرمایه داری و به تبع آن تشدید بحران سیاسی اقتصادی در ایران، محافل و مراجع رنگارنگ امپریالیستی وسیعاً دست بکار شده اند تا مبادا اوضاع از دستشان خارج شود.
بله دست بکار شده اند تا دوباره توهم پراکنی کنند که این سیستم فاسد و غیر انسانی مدافع "حقوق بشر" است. این مجامع و سازمانها نه در دفاع از استثمارشوندگان، بلکه در دفاع از یک بخش دیگر استثمار کنندگان حکومتی این کارناوال مسخره را صحنه گردانی و هدایت میکنند.
در این میان احزاب چپ و راست سرمایه بنابر وظایف ارتجاعی شان نقش مهمی عهده دارند.آنان آگاهانه برای توهم پراکنی نسبت به نهاد ها، مراجع سرمایه داری این شائبه را هموار ایجاد کرده اند، میتوان از طریق همین نهادها به مطالبات اجتماعی دست پیدا کرد. برای همین هم سنتاً محل تجمعات اعتراضی در مقابل همین نهادها و مراجع برگزار میشود که سمبل دولتی هر کشوری تلقی میگردد. اینبار هم جریان ارتجاعی موسوم به جنبش سبز با تمامی رهبران منفورش با هر گرایشی توسط همین حقوق بشری ها در خارج کشور به روی صحنه سیاسی رفت. تا معترضین جان به لب رسیده از سی سال حکومت توحش سرمایه داری اسلامی را بفریبند. آنان را با هزار خدعه و نیرنگ متقاعد سازند که میشود با حفظ ساختار موجود وضعیت را تغییر داد. در خط مقدم این ریاکاری جنایتکارانه احزاب فوق ارتجاعی مانند حزب توده و اکثریت حداقل در خارج کشور نقش مهمی را ایفا کرده اند.حتی آنان رذالت پیشه گی را به حدی رسانده اند که با پلیس فاشیست همین دولتهای امپریالیستی در لو دادن فعالین سیاسی همکاری میکنند. یکی دیگر از احزاب چپ سرمایه، حزب کمونیست کارگری رهبر خود خوانده خیزشهای اخیر میباشد. که از همراهان و گرداندگان همین کارناوال ضدانقلابی بشمار میرود. این حزب همواره در صف اول این نمایشات مسخره در مقابل پارلمانهای امپریالیستی حضور دارد.
مردم آزادیخواه، همانطوریکه خود به تجربه دریافته اید،جنگ جناح های حکومتی هیچ ربطی به منافع طبقاتی ما ندارد. این جنگ گرگ های درنده ای است که دیگر پشت بهم نمی خوابند. آنان میخواهند از نیرو و قدرت مردم برای رسیدن به امیال کثیفشان استفاده کنند. طبقه کارگر در این جنگ ضد انقلابی حکومتی هیچ منفعت طبقاتی ندارد. جنگ جناح های حکومتی را به حال خود رها کنیم. طبقه ما در جدال بین تمامی بلوکات سرمایه داری هیچ منفعت ملی و طبقاتی ندارد. طبقه کارگر انقلابی باید متشکل در حزب انترناسیونالیستی خود جنگ طبقه علیه طبقه را سازماندهی کند.


هیچ نظری موجود نیست: