به بهانه جانباختن مهسا و تمامی مهساهای گمنامی که قربانی بربریت مناسبات موجود میشوند!
جمهوری سرمایه اسلامی یک ماشین کشتار جمع ایست؛ نه تنها «بسیج و گشت ارشاد»
سیکل سرکوبِ و کشتار طبقه حاکم سرمایه اسلامی، ۴۴ سال است که بلاانقطاع در حرکت است. بی تردید در صف نخست این سرکوبهای
ددمنشانه؛ زنان و کودکان، کارگران و تمامی استثمار شوندگان قرار دارند. اما در این
بین بیشترین لطمات متوجه زنان و کودکان است. دیکتاتوری عریان سرمایه در ایران؛ با
خون متولد گردید و جامعه را تنها با خون آب یاری میکند!
طبقه حاکم لیک میداند؛ تنها راه ماندگاری خویش را در غارت، چپاول جامعه و تشدید استثمار وحشیگری و به بند کشیدن کلیت جامعه می بیند. بنابراین ماشین سرکوب و کشتار انسانها، توسط دیکتاتوری عریان سرمایه حاکم، در ابعاد غیر قابل تصوری در شرف انجام است، تا جائیکه بدیهی ترین خواست دمکراتیک به شدیدترین وجهی سرکوب میشود. چرا که یکی اساسی ترین خصوصیات طبقات حاکم در کشورهای پیرامون سرمایه داری، وجود یک دستگاه مخوف و ماشین کشتار جمعی مانند جمهوری اسلامی سرمایه میباشد تا رژیم بتواند در پناه این سرکوب عریان به حیات بشر ستیزانه خود استمرار بخشد.
به بیان دقیق تر، این طبعیت و ذات نظام سرمایه داری در عصر انحطاط و
گندیدگی این سیستم است. اما کارکرد همین نظام در کشورهای پیرامون سرمایه داری
امپریالیستی بدون سوسیال دمکراسی چرخ دنده های خشونتبارش علنی تر از دولتهای
دمکرات امپریالیستی در کشورهای مرکز است. زیرا در کشورهای پیرامون بدلیل پایین
بودن نرخ ترکیب ارگانیک سرمایه، برای مافات این نازل بودن با خشونت و بیرحمی و
دیکتاتوری عریان باید جبران گردد. بنابراین لازمه خواست دیکتاتوری عریان سرمایه در
این کشورها، ترویج خونبارترین خشونت ها و قدغن کردن هر گونه تشکل و سرکوب های وسیع
اجتماعی میباشد.
بنا بر این بر خلاف تصورات و اراجیف گماشتگان منتسب به طبقه حاکم جهت
فریب اذهان جامعه، دولت و ماشین کشتار جمعی آن، تنها در حذف و تنبیه فلان افسر،
سرجوخه، بسیج یا گشت ارشاد؛ خلاصه نمیشود که آنها فریبکارانه میگویند: که با کنترل
و محدود کردن اختیارات آنها، لبه ماشین ارعاب، سرکوب و کشتار در جامعه کند میشود.
بلکه سیستم یا دولت از مجموعه ای از قوانین و تمامی اینها، بنام سیستم تشکیل یافته
است تا با اتکا به آنها، برای حفظ نظم استثمارگرانه موجود انجام وظیفه کنند.
دستگاه حکومتی یا مجموعه نیرویی که »دولت« نامیده میشود، به »دستگاه
اِعمال قدرت اجتماعی که »این قدرت اجتماعی در هر دولتی وجود دارد و فقط از افراد
مسلّح تشکیل نمیشود، بلکه ضمیمههایی مثل زندانها و انواع نهادهای اِعمال زور
نیز دارد« که از آن جملهاند نیروهای انتظامی و دادگاهها و غیره. اینها مجموعه
نهادهاییاند که ابزارهای حکومت یک طبقه بر طبقه دیگر را مستقر، کنترل، و اِعمال
میکند. «منشا خانواده انگلس»
خشونت در جامعه سرمایه داری یک پدیده
نهادینه شده در این سیستم است که تنها با یک انقلاب اجتماعی در همه سطوح جامعه
قابل درمان است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر