سوسیالیست ها، کمونیست های دروغین، علاقه وافری دارند که
بخاطر منافع آنی، فرقه ای و بورژوائی خویش، خود را در جنبش های فراطبقاتی و غیر
پرولتری مستحیل کنند.
کسانی
وجود دارند که به علل گوناگونی، من جمله وقوع نابسامانی هایی در زندگی و ناهمواری
هایی در وضع روانی در پی نجات دهنده ای هستند و چون این کسان رویکردی مذهب گونه به
امور جهان نیز نداشته اند، این پیام آور رستگاری بخش زمینی را «مارکس» پنداشته اند
و به ستایش و پرستش او مشغول شده اند. این مؤمنان جدید که به مارکسیسم ایمان آورده
اند حال تمام آن پرستش تعصب آمیز و تعبّدآور خود را تقدیم راه مارکس و حزب کمونیست
می نماید. معلوم نیست اگر اینان بدانند که مارکس منقد، روشنگر و انقلابی تا چه
اندازه با آنها مخالف است، دیگر از ایمان آنها چه بر جای خواهد ماند!؟